کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل که باشد نشیمن غم یار
    غم دنیا در آن نیابد بار
    سرکه از عشق سربلندی یافت
    نرود زیر بار منت دستار
    درد، کهسار کشور عشق است
    دل ز غیرت پلنگ آن کهسار
    نکنی روترش، ز تلخی غم
    ز آنکه غم شربتست و، دل بیمار
    دل آگاه نیست بی تب عشق
    شمع سوزد ز دیده بیدار
    در ره او ز پا نمی افتی
    اگر افتد ترا بسر این کار
    پای افگنده یی چه بر سر پا؟
    کار افتاده است، بر سر کار!
    زهد خشکی بجای مانده ز تو
    برده آب رخت ز بس کردار
    بدل آب رو کنون واعظ
    عرق خجلتست و گریه زار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha