کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گذشت زندگی و، شد ز دست کار افسوس
    نداد فرصت افسوس، صد هزار افسوس!
    برفت عهد شباب و، همان علاقه بجاست
    نکرده بند ز خود پاره، شد بهار افسوس
    گذشت عمر و، نکردیم طاعتی هرگز
    ز دست رفت کمند و، نشد شکار افسوس
    دمی به کار نیامد ترا ز مدت عمر
    شکفت و ریخت چه گلها ز شاخسار افسوس
    تمام عمر تو بگذشت در خود آرایی
    نگشت دست ز دندان ترا نگار افسوس
    ترا بسی حرکت داد رعشه پیری
    ز خواب وا نشدت چشم اعتبار افسوس
    دل شکسته بگرداب تن تباهی ماند
    نرفت کشتی از این ورطه برکنار افسوس
    بشد بخنده و غفلت تمام عمر و، شبی
    بروز خود نگریستیم زار زار افسوس
    ز روسیاهی ایام جاهلی واعظ
    نشست چهره ترا چشم اشکبار افسوس!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha