کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میکنند از پیریم با هم سر و سامان وداع
    وقت شد، یعنی که باید کرد با یاران وداع
    گوهر دندان نباشد، کز دهن ریزد مرا
    اشک بارد تن، همانا، میکند با جان وداع
    خانه چشمم، ز بر هم خوردگی ماتم سراست
    میکند نور نگه با دیده گریان وداع
    نیست از پیری مرا این درد در هر استخوان
    میکنند از روی درد امروز همراهان وداع
    قطع شد آب جوانی، دست شستیم از خوشی
    درد پیری آمد و، کردیم با درمان وداع
    وقت کوچ آمد، نشاید رفت بیفکران بخواب
    وقت رفتن گشت، باید کرد بیدردان وداع
    می چکاند خون ز دلها ناله جانسوز او
    واعظ ما میکند گویا که با یاران وداع

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha