به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

واعظ قزوینی

واعظ قزوینیغزل هاشمارهٔ ۳۶۷: عهد شباب بگذشت، وقت شتاب گردید

810عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عهد شباب بگذشت، وقت شتاب گردید
نور نظر ز عینک، پا در رکاب گردید
دیگر چه گل توان چید از خویش وقت پیری؟
آب جوانی افتاد، گلشن خراب گردید!
چشمش اگر بروی بی آب و رویم افتد
خواهد ز شرم عکسم، آیینه آب گردید
از شور این دل تنگ، ای مدعی حذر کن
از جوشش تنوری عالم خراب گردید
از ناله حزینم تنها نسوخت واعظ
از آه آتشینم، آتش کباب گردید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۶۶: هرگز بجهان کار کجان راست نیاید 2شمارهٔ ۳۶۷: عهد شباب بگذشت، وقت شتاب گردید 3شمارهٔ ۳۶۸: تا هوای سرمه گشتن ز استخوانم سر ک ...4شمارهٔ ۳۶۹: درد تو، کی توان بتن ناتوان کشید؟!5شمارهٔ ۳۷۰: جز حرف زر و سیم، دلت هیچ نگوید 6شمارهٔ ۳۷۱: از حرص گشته کام جهان پیش ما لذیذ 7شمارهٔ ۳۷۲: گر بود در پیش مهمان، نعمت الوان ل ...8شمارهٔ ۳۷۳: دل که باشد نشیمن غم یار 9شمارهٔ ۳۷۴: با چنان وحشت ز شوق رحمت آمرزگار 10شمارهٔ ۳۷۵: گزندگیست، چو خاری که خفت آرد بار 11شمارهٔ ۳۷۶: گوشه گیران را بره درگه سلطان چه ک ...12شمارهٔ ۳۷۷: گر نپرسد حالم آن نامهربان غمخوار ...13شمارهٔ ۳۷۸: روشن همیشه شمع دل از سوز آه دار 14شمارهٔ ۳۷۹: در چشم عقل هرکه بود سر حساب تر 15شمارهٔ ۳۸۰: میکند لطفی، ز بیرحمی بسی خونخوار ...16شمارهٔ ۳۸۱: مرا گلگشت معنی باشد از سیر چمن خو ...17شمارهٔ ۳۸۲: خلق می بینند فیض از تنگدستان بیشت ...18شمارهٔ ۳۸۳: میشود زین بندگیها، شرمساری بیشتر 19شمارهٔ ۳۸۴: مست آمد، با جمالی از شفق گلرنگ تر 20شمارهٔ ۳۸۵: کشد کلفت ز دنیا کم، بود هرکس بتمک ...21شمارهٔ ۳۸۶: کند پند ملایم در گرانجانان اثر به ...22شمارهٔ ۳۸۷: الینده ساغر گل مفلسونک ایاغینه بن ...23شمارهٔ ۳۸۸: منعم! باهل فقر چه خوانی نوای زر؟24شمارهٔ ۳۸۹: به از زمانه نداریم شوخ و شنگ دگر 25شمارهٔ ۳۹۰: کلاه ترک به سر نه، بگیر کشور دیگر 26شمارهٔ ۳۹۱: اوزگه عالمده مگر تو کسم غمیندن یا ...27شمارهٔ ۳۹۲: پیر چون گشتی، چو طفلان بازی دنیا ...28شمارهٔ ۳۹۳: چابقونچی، اگری باخشی مژگان یراقید ...29شمارهٔ ۳۹۴: گیچدی ئیگید لوق گونی ایندی خم اول ...30شمارهٔ ۳۹۵: غنچه سان این همه بر خویش مبال از ...31شمارهٔ ۳۹۶: قد خمید، از دیدن روها، به پشت پا ...32شمارهٔ ۳۹۷: گر نباشد بیش ای دل سیم و زر، با ک ...33شمارهٔ ۳۹۸: بهار کرد جهان را ز کوه و صحرا سبز 34شمارهٔ ۳۹۹: بر اهل ترک، نکرده است غم جفا هرگز 35شمارهٔ ۴۰۰: دنی نانجاق ترقی ایلسه عالی مکان ا ...36شمارهٔ ۴۰۱: گر گلسه لطفدین گوزه، اول ماهپاره ...37شمارهٔ ۴۰۲: یار طفلست و،ره کوچه نجسته است هنو ...38شمارهٔ ۴۰۳: بس است خواب، دگر چشم من ز جا برخی ...39شمارهٔ ۴۰۴: کاروان راه گمنامی نمیخواهد جرس 40شمارهٔ ۴۰۵: باشد بکشت عمر تو برق فنا نفس 41شمارهٔ ۴۰۶: موج دریای محنتی است نفس 42شمارهٔ ۴۰۷: گذشت زندگی و، شد ز دست کار افسوس 43شمارهٔ ۴۰۸: شده است باب در ایام ما ز بس تلبیس 44شمارهٔ ۴۰۹: تا به کی باشدت برای معاش 45شمارهٔ ۴۱۰: درفشان گردد چو دانا، در سخن، خامو ...46شمارهٔ ۴۱۱: زردرو چون خوشه، بهر روزی فردا مبا ...47شمارهٔ ۴۱۲: در گفتن عیب دگران بسته زبان باش 48شمارهٔ ۴۱۳: چو ابر بر سرمردم تمام احسان باش 49شمارهٔ ۴۱۴: تسخیر ملک فقر کن و، پادشاه باش 50شمارهٔ ۴۱۵: با خلق همنشین و، از ایشان رمیده ب ...51شمارهٔ ۴۱۶: شمشاد چیست تا کند آن زلف شانه اش؟ ...52شمارهٔ ۴۱۷: وقت نزاع، جان و دل از بهر غارتش 53شمارهٔ ۴۱۸: یارب بفضل خویش، گناهان ما ببخش 54شمارهٔ ۴۱۹: در زمین شوره هر دل که خواندی قابل ...55شمارهٔ ۴۲۰: نگین خاتم دلهاست در دندانش 56شمارهٔ ۴۲۱: گهر بر خویشتن پیچد ز فکر عقد دندا ...57شمارهٔ ۴۲۲: بهشت سفره درویش و، کاسه چو بینش 58شمارهٔ ۴۲۳: نشود عاشق از فغان خاموش 59شمارهٔ ۴۲۴: پیری آمد، نه جوانیست دگر از ما خو ...60شمارهٔ ۴۲۵: دل از خیال دوست، ندادم بفکر خویش 61شمارهٔ ۴۲۶: پادشاه ملک فقرم، بهر حفظ شان خویش 62شمارهٔ ۴۲۷: بود دنیا زنی، طول أملها زلف و گیس ...63شمارهٔ ۴۲۸: خرامان چون رود بیرون ز گلشن سرو د ...64شمارهٔ ۴۲۹: ای خوشا عزلت، که گردیم از در دلها ...65شمارهٔ ۴۳۰: نبود دعا فلک سیر، الا بپای اخلاص 66شمارهٔ ۴۳۱: غیر از خدنگ مرگ، که آن راست جان غ ...67شمارهٔ ۴۳۲: بر گردنم چنان شده محکم طناب قرض 68شمارهٔ ۴۳۳: عاشقان را ره ندارد، در دل پر غم ن ...69شمارهٔ ۴۳۴: نیست ای دل محنت آباد جهان، جای نش ...70شمارهٔ ۴۳۵: به پنج روزه حیاتست اعتبار غلط 71شمارهٔ ۴۳۶: ای مستی شباب، ترا کرده باب وعظ 72شمارهٔ ۴۳۷: باشد بحرف راست چو دایم بنای وعظ 73شمارهٔ ۴۳۸: میکنند از پیریم با هم سر و سامان ...74شمارهٔ ۴۳۹: راه اگر خواهی به اقلیم فنا مانند ...75شمارهٔ ۴۴۰: نیافته است کسی لذتی ز خوان طمع 76شمارهٔ ۴۴۱: غیر تلخی، طعم دیگر نیست در نان طم ...77شمارهٔ ۴۴۲: کسی ز خلق نباشد، چو خسروان قانع 78شمارهٔ ۴۴۳: از هجوم داغ، در تن نیست دیگر جای ...79شمارهٔ ۴۴۴: روشنایی از شب وصل تو اندوزد چراغ 80شمارهٔ ۴۴۵: ماند ز تاب و تب بدل زار من چراغ 81شمارهٔ ۴۴۶: انسان چه بود شرم و، درین نیست تکل ...82شمارهٔ ۴۴۷: میتواند لعل او شد بامی کوثر طرف 83شمارهٔ ۴۴۸: پیری آمد روشنی از چشم گریان رفت ح ...84شمارهٔ ۴۴۹: عهد شباب رفت و، نشد هیچ کار حیف!85شمارهٔ ۴۵۰: خانه ها کرده است ویران در جهان بس ...86شمارهٔ ۴۵۱: خواهد نمک خمیر وجودت ز شور عشق 87شمارهٔ ۴۵۲: غیر از می جنون، نرساند دماغ عشق 88شمارهٔ ۴۵۳: نبود این همه گشتن پی دنیا لایق 89شمارهٔ ۴۵۴: نباشدم تن تنها، ز فوج دشمن باک 90شمارهٔ ۴۵۵: از یار بد چه نقص، بخوش طینتان پاک ...91شمارهٔ ۴۵۶: افزون بود ز عالم دل یاد آن بزرگ 92شمارهٔ ۴۵۷: بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ 93شمارهٔ ۴۵۸: من با نگاه عجز و، تو دل سخت تر ز ...94شمارهٔ ۴۵۹: ای کرده پشت بر حق و، رو در قفای م ...95شمارهٔ ۴۶۰: گذشت عمر و، تو در کار کاهلی، کاهل ...96شمارهٔ ۴۶۱: قامتم گردید چون قلاب، از یاد اجل 97شمارهٔ ۴۶۲: ای از عرق جبین تو صبح بهار دل 98شمارهٔ ۴۶۳: چشم پیکانت، نگاهی کرده روزی سوی د ...99شمارهٔ ۴۶۴: بیهوشی دولت را، مردن شمرد عاقل 100شمارهٔ ۴۶۵: کی میکنند جامه جان از جسد قبول 101شمارهٔ ۴۶۶: تا کعبه با خیال تو همدوش رفته ام 102شمارهٔ ۴۶۷: از نهفتن، راز را رسوای عالم کرده ...103شمارهٔ ۴۶۸: گر شود صبح رخش، مجلس فروز خانه ام 104شمارهٔ ۴۶۹: مژده باد ای دل، که اینک میرسد ماه ...105شمارهٔ ۴۷۰: یارب ز چرک مال جهان بخش نفرتم 106شمارهٔ ۴۷۱: اگر عاصی، اگر مجرم،اگر بیدین، اگر ...107شمارهٔ ۴۷۲: غبار آسا نسیمی چون وزد، در پای او ...108شمارهٔ ۴۷۳: ز شرح اشتیاق دوست، تا حرفی بیان ک ...109شمارهٔ ۴۷۴: از ناز اگر نیایی، خود در خیال مرد ...110شمارهٔ ۴۷۵: ز غصه جان نبری، بی حذر ازین مردم!111شمارهٔ ۴۷۶: نهادم عینک و، ملک عدم را بی خفا د ...112شمارهٔ ۴۷۷: ز بس نومیدی، از امیدهای خویشتن دی ...113شمارهٔ ۴۷۸: چو رنگ خویش، هردم انقلاب ساکنی دا ...114شمارهٔ ۴۷۹: بشکند از ناتوانی استخوان در پیکرم 115شمارهٔ ۴۸۰: چو تار چنگ کند گوشمال غم سازم 116شمارهٔ ۴۸۱: ز غم گر سوختم، نزدیک یار مهوش خوی ...117شمارهٔ ۴۸۲: تا تیغ تو بگذاشته لب بر لب زخمم 118شمارهٔ ۴۸۳: باین افتادگیها، مرد میدان دلیرانم 119شمارهٔ ۴۸۴: سرهنگ مصر گوشه نشینی کنون منم 120شمارهٔ ۴۸۵: ز آن جهان پاک آمدم، آلوده دامن می ...121شمارهٔ ۴۸۶: در وطن سخت غریبم، سفری میخواهم 122شمارهٔ ۴۸۷: برآ ز خانه، که از خان و مان خویش ...123شمارهٔ ۴۸۸: چهره بگشای، که از شوق بپرواز آیم 124شمارهٔ ۴۸۹: ما ز هر عشرت دنیا بسخن ساخته ایم 125شمارهٔ ۴۹۰: چشم و گوش و عقل و حس رفتند و، ما ...126شمارهٔ ۴۹۱: ما بلبلان خار علایق گزیده ایم 127شمارهٔ ۴۹۲: برکنده از حیات، باندک بهانه ایم 128شمارهٔ ۴۹۳: ضعف پیری آمد و، دست از جهان برداش ...129شمارهٔ ۴۹۴: بی رهنما، براه طلب پا گذاشتیم 130شمارهٔ ۴۹۵: ما ز نادانی، ز بس بدبین و بدخواه ...131شمارهٔ ۴۹۶: از بزرگان وحشی و، با خاکساران همد ...132شمارهٔ ۴۹۷: برده است از بسکه فکر آن نگار جانی ...133شمارهٔ ۴۹۸: بنشین تا رخت از تاب نظر غازه کنیم 134شمارهٔ ۴۹۹: چون کند پیری ستم، یاد جوانی میکنی ...135شمارهٔ ۵۰۰: چنان زشتم، که ترسم چشم رحمت ننگرد ...136شمارهٔ ۵۰۱: خود هم ز ظلم خانه خرابند ظالمان 137شمارهٔ ۵۰۲: درست نیست گشودن به خنده لب چندان 138شمارهٔ ۵۰۳: از ما گذشت عمر، بآیین مهوشان 139شمارهٔ ۵۰۴: غم بود غم، شراب درویشان 140شمارهٔ ۵۰۵: پا ز دولت نخورد، ترک سر درویشان 141شمارهٔ ۵۰۶: برگ جوانیت ریخت، برگ نوای طفلان 142شمارهٔ ۵۰۷: ریخت دندان و، گره در بند نان ما ه ...143شمارهٔ ۵۰۸: در تنم گردید داغش دردمند استخوان 144شمارهٔ ۵۰۹: پیش لطفش میتوان با روسیاهی ساختن 145شمارهٔ ۵۱۰: برگ ریزانست، رنگ از روی پیران ریخ ...146شمارهٔ ۵۱۱: از کمی پیوسته باید بیشی خود خواست ...147شمارهٔ ۵۱۲: پهلوانی نیست سنگی یا گلی برداشتن 148شمارهٔ ۵۱۳: تو که بر خار تحمل نتوانی رفتن 149شمارهٔ ۵۱۴: زیاده فیض توان از شکستگان بردن 150شمارهٔ ۵۱۵: باین سامان چه ساز عیش دیگر میتوان ...151شمارهٔ ۵۱۶: بسکه بد باشد ز شوخی خنده بر یاران ...152شمارهٔ ۵۱۷: کو بخت حرف پیش تو ای نازنین زدن؟153شمارهٔ ۵۱۸: گر بسیر گلشن، آن حیرت فزا خواهد ش ...154شمارهٔ ۵۱۹: قامتم گر این چنین از غم دو تا خوا ...155شمارهٔ ۵۲۰: با چراغ دل ازین ظلمت سرا باید شدن 156شمارهٔ ۵۲۱: در دل میگشاید، چشم از اغیار پوشید ...157شمارهٔ ۵۲۲: بگوش آنکه بود بهره ور ز فهمیدن 158شمارهٔ ۵۲۳: پیش چراغ فیض شب، از خواب دم مزن 159شمارهٔ ۵۲۴: گر فلاطون زمانی، حرف دانستن مزن 160شمارهٔ ۵۲۵: گشت چو معمار فیض، بانی بنیان حسن 161شمارهٔ ۵۲۶: ز شمع فیض تاریکی است، قانع را سرا ...162شمارهٔ ۵۲۷: شمع بینش که مرا بود جهان ز آن روش ...163شمارهٔ ۵۲۸: خویش را آزاد خواهی، صید دام دوست ...164شمارهٔ ۵۲۹: یا رب از خواب گران غفلتم بیدار کن 165شمارهٔ ۵۳۰: دیده چون شبنم، برین گلزار عبرت با ...166شمارهٔ ۵۳۱: بر در حق جز خضوع و عجز استدعا مکن 167شمارهٔ ۵۳۲: پشت دست از حسرت دینار با دندان مک ...168شمارهٔ ۵۳۳: بهار آمد، که جوشد ز آتش دل باز خو ...169شمارهٔ ۵۳۴: ای گل، تو بی علاقه به دنیا شدی و ...170شمارهٔ ۵۳۵: چون زبان در گفتگو، بیجا ز کام آید ...171شمارهٔ ۵۳۶: که تواند شدن از بزم تو طناز برون؟172شمارهٔ ۵۳۷: کرا پا میرود از محفل آن سیمبر بیر ...173شمارهٔ ۵۳۸: دمی ز آن پیش کآید چون حباب جان زت ...174شمارهٔ ۵۳۹: حال ما خواهی بدانی، زلف خوبان را ...175شمارهٔ ۵۴۰: شوخیش را نکند گوشه نشین خانه زین 176شمارهٔ ۵۴۱: چهره آرایی بود از نشأه می ننگ او 177شمارهٔ ۵۴۲: میتراود التفات از جبهه پر چین او 178شمارهٔ ۵۴۳: از آنم کم، که گویم شکر احسان زیاد ...179شمارهٔ ۵۴۴: میکند گرمی بما هر بیوفائی غیر تو 180شمارهٔ ۵۴۵: گردد چو بگفتار زبان در دهن تو 181شمارهٔ ۵۴۶: غم میرمد، ز پیچش زلف سیاه تو 182شمارهٔ ۵۴۷: نیست بلبل چو من و، گل نه چنانست ک ...183شمارهٔ ۵۴۸: موی چون گردید جو گندم، دگر هشیار ...184شمارهٔ ۵۴۹: گذر گاهی بود گلزار گیتی، از صبا ب ...185شمارهٔ ۵۵۰: چشم بگشا غنچه آسا در بهار صبحگاه 186شمارهٔ ۵۵۱: غیر محرومی رویت نبود کار نگاه 187شمارهٔ ۵۵۲: نخل شمع، از چشم گریان سربلندی یاف ...188شمارهٔ ۵۵۳: دنیا طلب، به دنیا، دل بین چگونه د ...189شمارهٔ ۵۵۴: یارب ز کهنه دیر جهان، وحشتم بده 190شمارهٔ ۵۵۵: چشمش در ستم باز بر خلق کرده 191شمارهٔ ۵۵۶: یارب دل قانع، بدل سیم زرم ده 192شمارهٔ ۵۵۷: کشد رشکم، اگر دانم کس احوال مرا د ...193شمارهٔ ۵۵۸: ز حیرت تو، کسی گردش از کباب ندیده 194شمارهٔ ۵۵۹: ویرمه، چوق رنگ گل عارض جانانمزه 195شمارهٔ ۵۶۰: زال دنیا محو گردیدن ندارد این همه 196شمارهٔ ۵۶۱: کشد از گرم رویی، نیک و بد را در ب ...197شمارهٔ ۵۶۲: نگذاشت جان غم تو برای شهادتی 198شمارهٔ ۵۶۳: شایسته قبول، ندارم عبادتی 199شمارهٔ ۵۶۴: زیر گل بودن، بسی خوشتر، که زیر من ...200شمارهٔ ۵۶۵: با من همیشه درد تو دارد عنایتی 201شمارهٔ ۵۶۶: نیی کریم، ز فیض آب تا نمیگردی 202شمارهٔ ۵۶۷: بگرد دولت دنیای دون پرور چه میگرد ...203شمارهٔ ۵۶۸: پسند دوست نبود خود پسندی 204شمارهٔ ۵۶۹: درین ماتم سرا از غفلت ای جاهل، چه ...205شمارهٔ ۵۷۰: بی سجده درگاه تو، نبود سر خاری 206شمارهٔ ۵۷۱: در دلها برویت میگشاید نرم گفتاری 207شمارهٔ ۵۷۲: سرکش سمند دولت، پر نیست اعتباری 208شمارهٔ ۵۷۳: بغیر بیکسیم نیست در جهان یاری 209شمارهٔ ۵۷۴: دل پر غم، سر پر شور و، جان بینوا ...210شمارهٔ ۵۷۵: نباشد مردی آن کاسباب ملک و، سیم و ...211شمارهٔ ۵۷۶: دلم از گرد کلفت، شام دیجور است پن ...212شمارهٔ ۵۷۷: گوشه یی میخواهم و، چشم بخوان دل ت ...213شمارهٔ ۵۷۸: میبرد هر دم دلم را، غمزه غارتگری 214شمارهٔ ۵۷۹: دگر مخواب، چو دندان فتادت ای سفری 215شمارهٔ ۵۸۰: خسروی خواهی، بنه از سر کلاه سروری 216شمارهٔ ۵۸۱: بهر نان تاکی بدرها آب روی خود بری ...217شمارهٔ ۵۸۲: نیست او شاه که دارد کمر سیم و زری ...218شمارهٔ ۵۸۳: چنان در بند غم باید بخود بالیدن ا ...219شمارهٔ ۵۸۴: کیم من؟ بیدلی، بیچاره یی، از خویش ...220شمارهٔ ۵۸۵: ز دل رفتی مرا گرد تعلق، حبذا پیری ...221شمارهٔ ۵۸۶: ایام عیش بگذشت، شد روزگار پیری 222شمارهٔ ۵۸۷: کند پیوسته با آن تیغ ابرو هر که د ...223شمارهٔ ۵۸۸: بهرجا میفروزی چهره،آتشخانه میسازی 224شمارهٔ ۵۸۹: کونکلر یرده جیرانی فغانلر گوکده د ...225شمارهٔ ۵۹۰: گاهی سری بخاطر غمناک میکشی 226شمارهٔ ۵۹۱: نماز عاشقان باشد، همه مستی و بیهو ...227شمارهٔ ۵۹۲: دوست داند زبان خاموشی 228شمارهٔ ۵۹۳: چون ز صحرای عدم گشت بتن جان راضی؟229شمارهٔ ۵۹۴: همچو ناخن، شده خم بر در سلطان تاک ...230شمارهٔ ۵۹۵: از برای مال، گشتن کوه صحرا تا بکی ...231شمارهٔ ۵۹۶: با همه نیرنگ، تاکی گفت و گوی سادگ ...232شمارهٔ ۵۹۷: در میان دوستان، با این کمال بندگی 233شمارهٔ ۵۹۸: نیست چون بر غیر جان کندن، بنای زن ...234شمارهٔ ۵۹۹: با این دو روزه عمر، با این حرص پی ...235شمارهٔ ۶۰۰: چون کند شمع رخت را انجمن پروانگی 236شمارهٔ ۶۰۱: از حال میزند دم، صوفی بهرزه نالی 237شمارهٔ ۶۰۲: بر کتاب دل نوشتم تا خط عشقت جلی 238شمارهٔ ۶۰۳: ز بس پر گشته بزم از حیرت روی دل آ ...239شمارهٔ ۶۰۴: اگر گللر غمیندینک دور چمنده بلبل ...240شمارهٔ ۶۰۵: زبان گشود و، چنین گفت شمع نورانی:241شمارهٔ ۶۰۶: ندهم تن بجز از عریانی 242شمارهٔ ۶۰۷: با من نگاه او کرد، هر چند پهلوانی 243شمارهٔ ۶۰۸: چه دوداست آن ترا بر گرد لب از خط ...244شمارهٔ ۶۰۹: تو کز طول امل در بند جمع مال و سا ...245شمارهٔ ۶۱۰: تو جانی، جان! چرا چندین گرفتار بد ...246شمارهٔ ۶۱۱: بر من کند از بس غم عشق تو گرانی 247شمارهٔ ۶۱۲: بکام خویش، نچیدم گلی ز باغ جوانی 248شمارهٔ ۶۱۳: پیری رسید و نور نظر گشت رفتنی 249شمارهٔ ۶۱۴: نتواندم بعشوه جهان کرد رهزنی 250شمارهٔ ۶۱۵: زینت اهل صفا، آمده عریان بدنی 251شمارهٔ ۶۱۶: تن ز هم پاشید و، فکر پوشش آن میکن ...252شمارهٔ ۶۱۷: جوش بهار شد، سرو پا را چه میکنی؟!253شمارهٔ ۶۱۸: دولت آن باشد که حق را بنده فرمانی ...254شمارهٔ ۶۱۹: کام حاصل ای دل از آه سحر گاهی کنی 255شمارهٔ ۶۲۰: بملک فقر خود را آن زمان فرمانروا ...256شمارهٔ ۶۲۱: بنده عالم چرا از بهر ده درهم شوی؟257شمارهٔ ۶۲۲: نظر بگشا، نگه دانسته کن، در هر پر ...258شمارهٔ ۶۲۳: هر نقش درم بندی است، در دیده آگاه ...259شمارهٔ ۶۲۴: در کنار یار، از یار است دست ما ته ...260شمارهٔ ۶۲۵: خردمندی فزاید آدمی را بسکه تنهایی 261شمارهٔ ۶۲۶: ز مرگت دوستان را، آن قدرها نیست پ ...262شمارهٔ ۶۲۷: ای رنگت از طراوت، چون اطلس ختایی 263شمارهٔ ۶۲۸: چون تن درست بود، گو مباش دنیائی 264شمارهٔ ۶۲۹: برگی از باغ تو، هر رنگ گل زیبایی 265شمارهٔ ۶۳۰: بسویت جنبش هر نو نهال ایمای ابروی ...266شمارهٔ ۶۳۱: دیوانه گر نه یی، بخود این دل چه د ...267شمارهٔ ۶۳۲: بنده تن تا بکی، ای جان اگر آزاده ...268شمارهٔ ۶۳۳: با لاف عقل، بازی دنیا چه خورده یی ...269شمارهٔ ۶۳۴: عشق نبود جز بلا با صبر بی اندازه ...270شمارهٔ ۶۳۵: ای که از سودای گنج سیم و زر دیوان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ