کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فرداست اینکه زمره شاهنشهان کشند
    حسرت برآن گروه که حسرت بنان کشند
    کرمان آب گنده استاده زرند
    این زاهدان ک دست باب روان کشند
    خلق زمانه اند پی دست برد هم
    دست آن کسان برند که پا ز میان کشند
    درویش، قدر کشور امن و امان بدان
    شاهان سپاه هر طرف از بهر آن کشند
    گردن بنه بفقر، که گردنکشان بحشر
    گردن بناز و نعمت این مفلسان کشند
    ظالم ستم بخویش کند، زآنکه اهل زور
    زوری کنند چون بکمان، از کمان کشند
    لب بسته ایم بسکه چو بادام، در جنون
    طفلان بسنگ هم، عجب از ما زبان کشند!
    گردد مگر ضرور که مردان حق بخشم
    تیغ از نگاه کج برخ دشمنان کشند
    واعظ چو خوش کناره گرفتی ز مال و جاه
    بنگر ترا مباد دگر در میان کشند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha