کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صحرا ز باد دستی آهم فقیر شد
    کوه از جواب ناله من سینه گیر شد
    عاقل بنقش عاریتی تن نمیدهد
    از ساده لوحی آینه صورت پذیر شد
    در کنج غم ز درد تو از بس گداختم
    تن مشتبه ز ضعف بموج حصیر شد
    آید بکام زهر اجل به ز شکرم
    از موی سر چو کاسه مرا پر ز شیر شد
    چون آفتاب چهره به زردی نهاد روی
    برخیز ساز برگ ره مرگ دیر شد
    بد میرود ز دل سخن نرم نرم خصم
    شد دیر هضم نان، چو به روغن خمیر شد
    خود را ببند در ره حق بر سبکروان
    پیکان سبک ره این قدر از فیض تیر شد
    باشد جوان همیشه چو گلهای معنیت
    واعظ چه غم که گلبن طبع تو پیر شد؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha