کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم شوخم در رخ او خیرگی بسیار کرد
    خط از آن رو خار بستی گرد آن گلزار کرد
    مو بمو برداشت، انگشت، از خط مشکین رخش
    با دل ما آنچه نازش کرده بود، اقرار کرد
    خوش تماشائی است درگلزار حسن نو خطی
    خار هرجا گل کند، اینجا ولی گل خار کرد
    نیست برگرد عذارش خط، که از طومار حسن
    حلقه نام خویشتن را آن گل رخسار کرد
    سر زلفش در میان بود، آمد آن خط سر زده
    عیش را بر واعظ بیچاره زهر مار کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha