کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جهان خاک کرم خیزی ندارد
    از آن تخم سخن ریزی ندارد
    بحال راستان پی بردم آنگاه
    که گفت استاد:«الف چیزی ندارد»!
    مترس از بخشش ای منعم، که گیتی
    چون همت ملک زر خیزی ندارد
    جهان چیزی که دارد مردم، اما
    دگر از مردمی چیزی ندارد
    زحد خوش میبرد ظالم ستم را
    جهان گویا سحرخیزی ندارد
    گذشتی تا ز خود، رفتی بر دوست
    در حق جز تو دهلیزی ندارد
    ندارد به ز عاشق زینتی حسن
    چه شیرین آنکه پرویزی ندارد؟
    همه در خواب خوش، تا روز مرگند
    شب مستی، سحر خیزی ندارد
    به قزوین پای بندم، ور نه واعظ
    جهان خوشتر ز تبریزی ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha