کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غازه را آتش از آن چهره دگر در جان است
    حوض آیینه ز رخسار تو گلریزان است
    در نظر مد نگاهیست که خوابانده ز شرم
    چه رساییست که با قامت آن مژگان است
    چون وفا، پیشه عشق است و جفا شیوه حسن
    من همه اینم و، آن شوخ سراپا آن است
    فیض، پروانگی محفل ما چون نکند؟
    که چراغش ز صفای قدم یاران است
    میکند ناله جانسوز تو آخر کاری
    ای دل آسوده نشین، مرد تو در میدان است
    در جهان گردد افکار تو هر سو، چه عجب؟
    زآنکه گفتار تو واعظ گهر غلتان است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha