کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز یاران رنجش هم، مانع دیدار میگردد
    غبار خاطر، آخر درمیان دیوار میگردد
    خراش افتاده بر هم انچنان در دل چو سوهانم
    که دشمن بر دل من گر خورد، هموار میگردد
    بسودائی مده هر لحظه دل، گر عافیت خواهی
    که کس زود از هوای مختلف بیمار میگردد
    بآزادی گرفتار است هرکس را که می بینم
    بزیر آسمان آسودگی بیکار می گردد
    بجا هرگز نمی ماند متاع دلبری واعظ
    اگر یوسف بصحرا میرود بازار می گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha