به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

واعظ قزوینی

واعظ قزوینیغزل هاشمارهٔ ۲۳۶: چگونه سوی تن از شرم باز میگردد

820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چگونه سوی تن از شرم باز میگردد
کفی که بهر گرفتن دراز میگردد
جهان هستی، اگر هست این که من دیدم
چرا نفس چو فرورفت، باز میگردد
مکن بدشمن سرکش ملایمت که بشمع
زبان شعله ز نرمی دراز می گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۳۵: ز یاران رنجش هم، مانع دیدار میگرد ...2شمارهٔ ۲۳۶: چگونه سوی تن از شرم باز میگردد 3شمارهٔ ۲۳۷: زبان حال عاشق، آن زمان غماز میگرد ...4شمارهٔ ۲۳۸: کی از اسباب نیکی بدگهر فرخنده میگ ...5شمارهٔ ۲۳۹: چشم دل منعم سیر، ز اسباب نمیگردد 6شمارهٔ ۲۴۰: دل منعم، ملول از گفتگوی زر نمیگرد ...7شمارهٔ ۲۴۱: میان خلق، با خلق آشنا کامل نمیگرد ...8شمارهٔ ۲۴۲: کدام روز آن، نگار بدخو، بجنگ دلها ...9شمارهٔ ۲۴۳: هرکس به سخا زنده بود، مرگ ندارد 10شمارهٔ ۲۴۴: چون بهله بصید دلم آن مست برآرد 11شمارهٔ ۲۴۵: بسرمه نرگس او الفت دگر دارد 12شمارهٔ ۲۴۶: گرچه درد دل ما شرح و بیانی دارد 13شمارهٔ ۲۴۷: تاب رخش، ماه و آفتاب ندارد 14شمارهٔ ۲۴۸: فضای خاطرم از غم از آن غبار ندارد 15شمارهٔ ۲۴۹: آغاز محبت دگر انجام ندارد 16شمارهٔ ۲۵۰: بگو به شرم، ز چشمم ترا نگاه ندارد 17شمارهٔ ۲۵۱: جهان خاک کرم خیزی ندارد 18شمارهٔ ۲۵۲: بی غم عالم، دمی بر اهل دولت نگذرد 19شمارهٔ ۲۵۳: زما بخشم جهان دو رنگ میگذرد 20شمارهٔ ۲۵۴: نتوانست ز بس ضعف بدندان جا کرد 21شمارهٔ ۲۵۵: آتش حسنش، کمان عشق را طیار کرد 22شمارهٔ ۲۵۶: چشم شوخم در رخ او خیرگی بسیار کرد 23شمارهٔ ۲۵۷: زهر مرگ دوستان در مغزم از بس کار ...24شمارهٔ ۲۵۸: ای که زینت طلبی جسم ترا لاغر کرد 25شمارهٔ ۲۵۹: صرصر آهم چراغ روز را خاموش کرد 26شمارهٔ ۲۶۰: گلی تو، گل! نظر اما نمیتوانم کرد 27شمارهٔ ۲۶۱: حبذا زور جنون، مغلوب زنجیرم نکرد 28شمارهٔ ۲۶۲: پیری در خواهش بدل ریش برآورد 29شمارهٔ ۲۶۳: نخل امیدت ببار آه سحر میآورد 30شمارهٔ ۲۶۴: بی نیازی ساقی از مینا برون میآورد 31شمارهٔ ۲۶۵: در هر سخن، سخنور صد تاب میخورد 32شمارهٔ ۲۶۶: میان عشق و ننگ و نام، الفت در نمی ...33شمارهٔ ۲۶۷: بدرویشان فسون جاه و دولت در نمیگی ...34شمارهٔ ۲۶۸: میرود فکر جهانم، که ز کار اندازد 35شمارهٔ ۲۶۹: چو حرف دانه خالش، قلم مذکور میساز ...36شمارهٔ ۲۷۰: مرا ذکر تو با این کهنگی ها تازه م ...37شمارهٔ ۲۷۱: نه کوه آن سرین تنها برآن موی کمر ...38شمارهٔ ۲۷۲: با دل خسته، چو بیرحمی او بستیزد 39شمارهٔ ۲۷۳: دشمن چو ریزشی دید، زو شور و شر نخ ...40شمارهٔ ۲۷۴: دلخوردنی ز مال، به اهل غنا رسد 41شمارهٔ ۲۷۵: مرد از راه شکست خود بعزت میرسد 42شمارهٔ ۲۷۶: از جگر خوناب اشکم خوش به سامان می ...43شمارهٔ ۲۷۷: به جبهه چین ز غم روزیت خطا باشد 44شمارهٔ ۲۷۸: ز بی برگان دل روشن ضمیران باصفا ب ...45شمارهٔ ۲۷۹: ز دستبرد حوادث گرت خبر باشد 46شمارهٔ ۲۸۰: بشوق آن گل عارض، مرا با خار خوش ب ...47شمارهٔ ۲۸۱: نه جوهر کسب ملک و مال اسباب جهان ...48شمارهٔ ۲۸۲: پردگی نیست عطا، گر همه پنهان باشد 49شمارهٔ ۲۸۳: الهی تا جهان باشد، شه ما کامران ب ...50شمارهٔ ۲۸۴: همین توقعم از تنگ آن دهن باشد 51شمارهٔ ۲۸۵: ز پیری، چون مرا قد همچو شمع سرنگو ...52شمارهٔ ۲۸۶: بریدن از جهان، سرمایه ارزندگی باش ...53شمارهٔ ۲۸۷: ما را ز آشنایان، غیر از جفا نباشد 54شمارهٔ ۲۸۸: آن را که به دل هیچ به جز یار نباش ...55شمارهٔ ۲۸۹: شوری اگر بسر هست، دستار گو نباشد 56شمارهٔ ۲۹۰: با دست او چو رنگ حنا دستیار شد 57شمارهٔ ۲۹۱: گره در ابروان، از گرمی خویش چو اخ ...58شمارهٔ ۲۹۲: صحرا ز باد دستی آهم فقیر شد 59شمارهٔ ۲۹۳: همچنان کز آب سرو بوستان قد میکشد 60شمارهٔ ۲۹۴: زحمت ایام، راحتجو فزونتر میکشد 61شمارهٔ ۲۹۵: پیری آمد بر تنم هر موی خنجر میکشد 62شمارهٔ ۲۹۶: سراپای وجودم، بسکه گم در عشق جانا ...63شمارهٔ ۲۹۷: بخود دم تا فرو بردم، سخن شد 64شمارهٔ ۲۹۸: آنکه خود را سبب هستی ما میداند 65شمارهٔ ۲۹۹: مرا از نعمت دیدار، دل سیری نمیدان ...66شمارهٔ ۳۰۰: بسکه کاهیدم ز غم، با خرده جان تن ...67شمارهٔ ۳۰۱: یار در نکته سرایی نه ز کس میماند 68شمارهٔ ۳۰۲: آنانکه از شراب تو مدهوش گشته اند 69شمارهٔ ۳۰۳: هر گه آن مه، رخ بنماید از پی دفع ...70شمارهٔ ۳۰۴: تن بمحنت ده، اگر خواهی که گردی سر ...71شمارهٔ ۳۰۵: با همه زشتی، بدام عشق خویشی پای ب ...72شمارهٔ ۳۰۶: می پرستان چهره ها از تاب می افروخ ...73شمارهٔ ۳۰۷: اهل دنیا، بسکه در دل حسرت زر داشت ...74شمارهٔ ۳۰۸: حرفی اگر بعاشق بیتاب میزند 75شمارهٔ ۳۰۹: عارف اگر چه بیغم دل دم نمیزند 76شمارهٔ ۳۱۰: این حریفان که گهی زاهد و گه اوباش ...77شمارهٔ ۳۱۱: فرداست اینکه زمره شاهنشهان کشند 78شمارهٔ ۳۱۲: یاران ز خودستایی، پیوسته در خروشن ...79شمارهٔ ۳۱۳: ز بس نگار من از خویش هم حجاب کند 80شمارهٔ ۳۱۴: حلقه بر هر دری این زمزمه را ساز ک ...81شمارهٔ ۳۱۵: چون به محفل رخ فرو زد، رنگ صهبا ب ...82شمارهٔ ۳۱۶: از سعی تیشه، چون دل فرهاد نشکند؟83شمارهٔ ۳۱۷: تند خویی مرد را بیقدر در عالم کند 84شمارهٔ ۳۱۸: نوبهار آمد، خردگو فکر زنجیرم کند 85شمارهٔ ۳۱۹: غنچه سالی خون خورد، تا چهره یی گل ...86شمارهٔ ۳۲۰: آشنایی بتو عیب است که بیگانه کند!87شمارهٔ ۳۲۱: هست سالک با خدا، گر کار دنیا میکن ...88شمارهٔ ۳۲۲: گفت و گوی آن دهن، اندیشه بیجا میک ...89شمارهٔ ۳۲۳: فارغ از خود هر که میگردد، فراغت م ...90شمارهٔ ۳۲۴: زآن چشم، دل به یک دو نظر صلح میکن ...91شمارهٔ ۳۲۵: امروز کس کجا ز سخن یاد میکند؟92شمارهٔ ۳۲۶: کی دگر دیوانه ما با قبا سر میکند؟93شمارهٔ ۳۲۷: میشود جان تازه، چون دوری ازین تن ...94شمارهٔ ۳۲۸: پیش تو شکوه عزم تظلم نمیکند 95شمارهٔ ۳۲۹: در زبان خبطی سخن را از بها می افگ ...96شمارهٔ ۳۳۰: خوبان بغازه چون رخ خود لاله گون ک ...97شمارهٔ ۳۳۱: نیست دندان آنکه پیران از دهان می ...98شمارهٔ ۳۳۲: دردمندان، بسکه رم از خودنمایی میک ...99شمارهٔ ۳۳۳: گردید حرص افزون، آن را که مال افز ...100شمارهٔ ۳۳۴: سخن سیم و زر و خانه و اسباب بود 101شمارهٔ ۳۳۵: مهر و کین از بهر حق، در خلق عالم ...102شمارهٔ ۳۳۶: بر ما سخن سرد عزیزان نه گران بود 103شمارهٔ ۳۳۷: آنچه از آه ستمکش، بستم کیش رود 104شمارهٔ ۳۳۸: همچنان کز خطش آن خال نهان پیدا شو ...105شمارهٔ ۳۳۹: کی دلت خوشحال با اندیشه دنیا شود؟ ...106شمارهٔ ۳۴۰: تا نسازی با جفا، کی مشکلت آسان شو ...107شمارهٔ ۳۴۱: قد چون خمید، جمله حواست زبون شود 108شمارهٔ ۳۴۲: چو شرح حال شهیدان او رساله شود 109شمارهٔ ۳۴۳: بدگهر، نیک بدینار و بدرهم نشود 110شمارهٔ ۳۴۴: رویش چو آتشین ز می ناب میشود 111شمارهٔ ۳۴۵: چون بلند افتاد همت، تخت عزت میشود 112شمارهٔ ۳۴۶: از ضعیفی، ناله ام حاجت رواتر میشو ...113شمارهٔ ۳۴۷: گر چنین بر ما کمان ناز پرکش میشود 114شمارهٔ ۳۴۸: ریخت چون دندان، مدار جسم مشکل میش ...115شمارهٔ ۳۴۹: سنبل از تاب خم موی تو، درهم میشود 116شمارهٔ ۳۵۰: با صبوری کارهای مشکل آسان میشود 117شمارهٔ ۳۵۱: ای که پرچین جبهه ات، از حرف مردن ...118شمارهٔ ۳۵۲: کارها در آب و خاک فقر وارون میشود 119شمارهٔ ۳۵۳: تنها ز لفظ، شعر تو دلبر نمیشود 120شمارهٔ ۳۵۴: از چشم تنگ مردم، چشمم عصا نخواهد 121شمارهٔ ۳۵۵: عشق او جان خسته میخواهد 122شمارهٔ ۳۵۶: عجب دانم، از زخم بسمل برآید!123شمارهٔ ۳۵۷: ز عکست آینه، چون آب در خروش آید 124شمارهٔ ۳۵۸: ز خوی تند، همان تندخو بجان آید 125شمارهٔ ۳۵۹: خرد بگیر سر خود، که یار میآید 126شمارهٔ ۳۶۰: ره مقصود طی کردن، نه از تقصیر میآ ...127شمارهٔ ۳۶۱: خیر باشد، نگهش سخت بتک میآید 128شمارهٔ ۳۶۲: دوستان، مژده که ماه رمضان میآید 129شمارهٔ ۳۶۳: فریب عام، از هر رند بازاری نمی آی ...130شمارهٔ ۳۶۴: غم او ساخت دلم تنگ و، هم او بگشای ...131شمارهٔ ۳۶۵: تن نزار من، از چاکهای جامه نماید 132شمارهٔ ۳۶۶: هرگز بجهان کار کجان راست نیاید 133شمارهٔ ۳۶۷: عهد شباب بگذشت، وقت شتاب گردید 134شمارهٔ ۳۶۸: تا هوای سرمه گشتن ز استخوانم سر ک ...135شمارهٔ ۳۶۹: درد تو، کی توان بتن ناتوان کشید؟!136شمارهٔ ۳۷۰: جز حرف زر و سیم، دلت هیچ نگوید 137شمارهٔ ۳۷۱: از حرص گشته کام جهان پیش ما لذیذ 138شمارهٔ ۳۷۲: گر بود در پیش مهمان، نعمت الوان ل ...139شمارهٔ ۳۷۳: دل که باشد نشیمن غم یار 140شمارهٔ ۳۷۴: با چنان وحشت ز شوق رحمت آمرزگار 141شمارهٔ ۳۷۵: گزندگیست، چو خاری که خفت آرد بار 142شمارهٔ ۳۷۶: گوشه گیران را بره درگه سلطان چه ک ...143شمارهٔ ۳۷۷: گر نپرسد حالم آن نامهربان غمخوار ...144شمارهٔ ۳۷۸: روشن همیشه شمع دل از سوز آه دار 145شمارهٔ ۳۷۹: در چشم عقل هرکه بود سر حساب تر 146شمارهٔ ۳۸۰: میکند لطفی، ز بیرحمی بسی خونخوار ...147شمارهٔ ۳۸۱: مرا گلگشت معنی باشد از سیر چمن خو ...148شمارهٔ ۳۸۲: خلق می بینند فیض از تنگدستان بیشت ...149شمارهٔ ۳۸۳: میشود زین بندگیها، شرمساری بیشتر 150شمارهٔ ۳۸۴: مست آمد، با جمالی از شفق گلرنگ تر 151شمارهٔ ۳۸۵: کشد کلفت ز دنیا کم، بود هرکس بتمک ...152شمارهٔ ۳۸۶: کند پند ملایم در گرانجانان اثر به ...153شمارهٔ ۳۸۷: الینده ساغر گل مفلسونک ایاغینه بن ...154شمارهٔ ۳۸۸: منعم! باهل فقر چه خوانی نوای زر؟155شمارهٔ ۳۸۹: به از زمانه نداریم شوخ و شنگ دگر 156شمارهٔ ۳۹۰: کلاه ترک به سر نه، بگیر کشور دیگر 157شمارهٔ ۳۹۱: اوزگه عالمده مگر تو کسم غمیندن یا ...158شمارهٔ ۳۹۲: پیر چون گشتی، چو طفلان بازی دنیا ...159شمارهٔ ۳۹۳: چابقونچی، اگری باخشی مژگان یراقید ...160شمارهٔ ۳۹۴: گیچدی ئیگید لوق گونی ایندی خم اول ...161شمارهٔ ۳۹۵: غنچه سان این همه بر خویش مبال از ...162شمارهٔ ۳۹۶: قد خمید، از دیدن روها، به پشت پا ...163شمارهٔ ۳۹۷: گر نباشد بیش ای دل سیم و زر، با ک ...164شمارهٔ ۳۹۸: بهار کرد جهان را ز کوه و صحرا سبز 165شمارهٔ ۳۹۹: بر اهل ترک، نکرده است غم جفا هرگز 166شمارهٔ ۴۰۰: دنی نانجاق ترقی ایلسه عالی مکان ا ...167شمارهٔ ۴۰۱: گر گلسه لطفدین گوزه، اول ماهپاره ...168شمارهٔ ۴۰۲: یار طفلست و،ره کوچه نجسته است هنو ...169شمارهٔ ۴۰۳: بس است خواب، دگر چشم من ز جا برخی ...170شمارهٔ ۴۰۴: کاروان راه گمنامی نمیخواهد جرس 171شمارهٔ ۴۰۵: باشد بکشت عمر تو برق فنا نفس 172شمارهٔ ۴۰۶: موج دریای محنتی است نفس 173شمارهٔ ۴۰۷: گذشت زندگی و، شد ز دست کار افسوس 174شمارهٔ ۴۰۸: شده است باب در ایام ما ز بس تلبیس 175شمارهٔ ۴۰۹: تا به کی باشدت برای معاش 176شمارهٔ ۴۱۰: درفشان گردد چو دانا، در سخن، خامو ...177شمارهٔ ۴۱۱: زردرو چون خوشه، بهر روزی فردا مبا ...178شمارهٔ ۴۱۲: در گفتن عیب دگران بسته زبان باش 179شمارهٔ ۴۱۳: چو ابر بر سرمردم تمام احسان باش 180شمارهٔ ۴۱۴: تسخیر ملک فقر کن و، پادشاه باش 181شمارهٔ ۴۱۵: با خلق همنشین و، از ایشان رمیده ب ...182شمارهٔ ۴۱۶: شمشاد چیست تا کند آن زلف شانه اش؟ ...183شمارهٔ ۴۱۷: وقت نزاع، جان و دل از بهر غارتش 184شمارهٔ ۴۱۸: یارب بفضل خویش، گناهان ما ببخش 185شمارهٔ ۴۱۹: در زمین شوره هر دل که خواندی قابل ...186شمارهٔ ۴۲۰: نگین خاتم دلهاست در دندانش 187شمارهٔ ۴۲۱: گهر بر خویشتن پیچد ز فکر عقد دندا ...188شمارهٔ ۴۲۲: بهشت سفره درویش و، کاسه چو بینش 189شمارهٔ ۴۲۳: نشود عاشق از فغان خاموش 190شمارهٔ ۴۲۴: پیری آمد، نه جوانیست دگر از ما خو ...191شمارهٔ ۴۲۵: دل از خیال دوست، ندادم بفکر خویش 192شمارهٔ ۴۲۶: پادشاه ملک فقرم، بهر حفظ شان خویش 193شمارهٔ ۴۲۷: بود دنیا زنی، طول أملها زلف و گیس ...194شمارهٔ ۴۲۸: خرامان چون رود بیرون ز گلشن سرو د ...195شمارهٔ ۴۲۹: ای خوشا عزلت، که گردیم از در دلها ...196شمارهٔ ۴۳۰: نبود دعا فلک سیر، الا بپای اخلاص 197شمارهٔ ۴۳۱: غیر از خدنگ مرگ، که آن راست جان غ ...198شمارهٔ ۴۳۲: بر گردنم چنان شده محکم طناب قرض 199شمارهٔ ۴۳۳: عاشقان را ره ندارد، در دل پر غم ن ...200شمارهٔ ۴۳۴: نیست ای دل محنت آباد جهان، جای نش ...201شمارهٔ ۴۳۵: به پنج روزه حیاتست اعتبار غلط 202شمارهٔ ۴۳۶: ای مستی شباب، ترا کرده باب وعظ 203شمارهٔ ۴۳۷: باشد بحرف راست چو دایم بنای وعظ 204شمارهٔ ۴۳۸: میکنند از پیریم با هم سر و سامان ...205شمارهٔ ۴۳۹: راه اگر خواهی به اقلیم فنا مانند ...206شمارهٔ ۴۴۰: نیافته است کسی لذتی ز خوان طمع 207شمارهٔ ۴۴۱: غیر تلخی، طعم دیگر نیست در نان طم ...208شمارهٔ ۴۴۲: کسی ز خلق نباشد، چو خسروان قانع 209شمارهٔ ۴۴۳: از هجوم داغ، در تن نیست دیگر جای ...210شمارهٔ ۴۴۴: روشنایی از شب وصل تو اندوزد چراغ 211شمارهٔ ۴۴۵: ماند ز تاب و تب بدل زار من چراغ 212شمارهٔ ۴۴۶: انسان چه بود شرم و، درین نیست تکل ...213شمارهٔ ۴۴۷: میتواند لعل او شد بامی کوثر طرف 214شمارهٔ ۴۴۸: پیری آمد روشنی از چشم گریان رفت ح ...215شمارهٔ ۴۴۹: عهد شباب رفت و، نشد هیچ کار حیف!216شمارهٔ ۴۵۰: خانه ها کرده است ویران در جهان بس ...217شمارهٔ ۴۵۱: خواهد نمک خمیر وجودت ز شور عشق 218شمارهٔ ۴۵۲: غیر از می جنون، نرساند دماغ عشق 219شمارهٔ ۴۵۳: نبود این همه گشتن پی دنیا لایق 220شمارهٔ ۴۵۴: نباشدم تن تنها، ز فوج دشمن باک 221شمارهٔ ۴۵۵: از یار بد چه نقص، بخوش طینتان پاک ...222شمارهٔ ۴۵۶: افزون بود ز عالم دل یاد آن بزرگ 223شمارهٔ ۴۵۷: بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ 224شمارهٔ ۴۵۸: من با نگاه عجز و، تو دل سخت تر ز ...225شمارهٔ ۴۵۹: ای کرده پشت بر حق و، رو در قفای م ...226شمارهٔ ۴۶۰: گذشت عمر و، تو در کار کاهلی، کاهل ...227شمارهٔ ۴۶۱: قامتم گردید چون قلاب، از یاد اجل 228شمارهٔ ۴۶۲: ای از عرق جبین تو صبح بهار دل 229شمارهٔ ۴۶۳: چشم پیکانت، نگاهی کرده روزی سوی د ...230شمارهٔ ۴۶۴: بیهوشی دولت را، مردن شمرد عاقل 231شمارهٔ ۴۶۵: کی میکنند جامه جان از جسد قبول 232شمارهٔ ۴۶۶: تا کعبه با خیال تو همدوش رفته ام 233شمارهٔ ۴۶۷: از نهفتن، راز را رسوای عالم کرده ...234شمارهٔ ۴۶۸: گر شود صبح رخش، مجلس فروز خانه ام 235شمارهٔ ۴۶۹: مژده باد ای دل، که اینک میرسد ماه ...236شمارهٔ ۴۷۰: یارب ز چرک مال جهان بخش نفرتم 237شمارهٔ ۴۷۱: اگر عاصی، اگر مجرم،اگر بیدین، اگر ...238شمارهٔ ۴۷۲: غبار آسا نسیمی چون وزد، در پای او ...239شمارهٔ ۴۷۳: ز شرح اشتیاق دوست، تا حرفی بیان ک ...240شمارهٔ ۴۷۴: از ناز اگر نیایی، خود در خیال مرد ...241شمارهٔ ۴۷۵: ز غصه جان نبری، بی حذر ازین مردم!242شمارهٔ ۴۷۶: نهادم عینک و، ملک عدم را بی خفا د ...243شمارهٔ ۴۷۷: ز بس نومیدی، از امیدهای خویشتن دی ...244شمارهٔ ۴۷۸: چو رنگ خویش، هردم انقلاب ساکنی دا ...245شمارهٔ ۴۷۹: بشکند از ناتوانی استخوان در پیکرم 246شمارهٔ ۴۸۰: چو تار چنگ کند گوشمال غم سازم 247شمارهٔ ۴۸۱: ز غم گر سوختم، نزدیک یار مهوش خوی ...248شمارهٔ ۴۸۲: تا تیغ تو بگذاشته لب بر لب زخمم 249شمارهٔ ۴۸۳: باین افتادگیها، مرد میدان دلیرانم 250شمارهٔ ۴۸۴: سرهنگ مصر گوشه نشینی کنون منم 251شمارهٔ ۴۸۵: ز آن جهان پاک آمدم، آلوده دامن می ...252شمارهٔ ۴۸۶: در وطن سخت غریبم، سفری میخواهم 253شمارهٔ ۴۸۷: برآ ز خانه، که از خان و مان خویش ...254شمارهٔ ۴۸۸: چهره بگشای، که از شوق بپرواز آیم 255شمارهٔ ۴۸۹: ما ز هر عشرت دنیا بسخن ساخته ایم 256شمارهٔ ۴۹۰: چشم و گوش و عقل و حس رفتند و، ما ...257شمارهٔ ۴۹۱: ما بلبلان خار علایق گزیده ایم 258شمارهٔ ۴۹۲: برکنده از حیات، باندک بهانه ایم 259شمارهٔ ۴۹۳: ضعف پیری آمد و، دست از جهان برداش ...260شمارهٔ ۴۹۴: بی رهنما، براه طلب پا گذاشتیم 261شمارهٔ ۴۹۵: ما ز نادانی، ز بس بدبین و بدخواه ...262شمارهٔ ۴۹۶: از بزرگان وحشی و، با خاکساران همد ...263شمارهٔ ۴۹۷: برده است از بسکه فکر آن نگار جانی ...264شمارهٔ ۴۹۸: بنشین تا رخت از تاب نظر غازه کنیم 265شمارهٔ ۴۹۹: چون کند پیری ستم، یاد جوانی میکنی ...266شمارهٔ ۵۰۰: چنان زشتم، که ترسم چشم رحمت ننگرد ...267شمارهٔ ۵۰۱: خود هم ز ظلم خانه خرابند ظالمان 268شمارهٔ ۵۰۲: درست نیست گشودن به خنده لب چندان 269شمارهٔ ۵۰۳: از ما گذشت عمر، بآیین مهوشان 270شمارهٔ ۵۰۴: غم بود غم، شراب درویشان 271شمارهٔ ۵۰۵: پا ز دولت نخورد، ترک سر درویشان 272شمارهٔ ۵۰۶: برگ جوانیت ریخت، برگ نوای طفلان 273شمارهٔ ۵۰۷: ریخت دندان و، گره در بند نان ما ه ...274شمارهٔ ۵۰۸: در تنم گردید داغش دردمند استخوان 275شمارهٔ ۵۰۹: پیش لطفش میتوان با روسیاهی ساختن 276شمارهٔ ۵۱۰: برگ ریزانست، رنگ از روی پیران ریخ ...277شمارهٔ ۵۱۱: از کمی پیوسته باید بیشی خود خواست ...278شمارهٔ ۵۱۲: پهلوانی نیست سنگی یا گلی برداشتن 279شمارهٔ ۵۱۳: تو که بر خار تحمل نتوانی رفتن 280شمارهٔ ۵۱۴: زیاده فیض توان از شکستگان بردن 281شمارهٔ ۵۱۵: باین سامان چه ساز عیش دیگر میتوان ...282شمارهٔ ۵۱۶: بسکه بد باشد ز شوخی خنده بر یاران ...283شمارهٔ ۵۱۷: کو بخت حرف پیش تو ای نازنین زدن؟284شمارهٔ ۵۱۸: گر بسیر گلشن، آن حیرت فزا خواهد ش ...285شمارهٔ ۵۱۹: قامتم گر این چنین از غم دو تا خوا ...286شمارهٔ ۵۲۰: با چراغ دل ازین ظلمت سرا باید شدن 287شمارهٔ ۵۲۱: در دل میگشاید، چشم از اغیار پوشید ...288شمارهٔ ۵۲۲: بگوش آنکه بود بهره ور ز فهمیدن 289شمارهٔ ۵۲۳: پیش چراغ فیض شب، از خواب دم مزن 290شمارهٔ ۵۲۴: گر فلاطون زمانی، حرف دانستن مزن 291شمارهٔ ۵۲۵: گشت چو معمار فیض، بانی بنیان حسن 292شمارهٔ ۵۲۶: ز شمع فیض تاریکی است، قانع را سرا ...293شمارهٔ ۵۲۷: شمع بینش که مرا بود جهان ز آن روش ...294شمارهٔ ۵۲۸: خویش را آزاد خواهی، صید دام دوست ...295شمارهٔ ۵۲۹: یا رب از خواب گران غفلتم بیدار کن 296شمارهٔ ۵۳۰: دیده چون شبنم، برین گلزار عبرت با ...297شمارهٔ ۵۳۱: بر در حق جز خضوع و عجز استدعا مکن 298شمارهٔ ۵۳۲: پشت دست از حسرت دینار با دندان مک ...299شمارهٔ ۵۳۳: بهار آمد، که جوشد ز آتش دل باز خو ...300شمارهٔ ۵۳۴: ای گل، تو بی علاقه به دنیا شدی و ...301شمارهٔ ۵۳۵: چون زبان در گفتگو، بیجا ز کام آید ...302شمارهٔ ۵۳۶: که تواند شدن از بزم تو طناز برون؟303شمارهٔ ۵۳۷: کرا پا میرود از محفل آن سیمبر بیر ...304شمارهٔ ۵۳۸: دمی ز آن پیش کآید چون حباب جان زت ...305شمارهٔ ۵۳۹: حال ما خواهی بدانی، زلف خوبان را ...306شمارهٔ ۵۴۰: شوخیش را نکند گوشه نشین خانه زین 307شمارهٔ ۵۴۱: چهره آرایی بود از نشأه می ننگ او 308شمارهٔ ۵۴۲: میتراود التفات از جبهه پر چین او 309شمارهٔ ۵۴۳: از آنم کم، که گویم شکر احسان زیاد ...310شمارهٔ ۵۴۴: میکند گرمی بما هر بیوفائی غیر تو 311شمارهٔ ۵۴۵: گردد چو بگفتار زبان در دهن تو 312شمارهٔ ۵۴۶: غم میرمد، ز پیچش زلف سیاه تو 313شمارهٔ ۵۴۷: نیست بلبل چو من و، گل نه چنانست ک ...314شمارهٔ ۵۴۸: موی چون گردید جو گندم، دگر هشیار ...315شمارهٔ ۵۴۹: گذر گاهی بود گلزار گیتی، از صبا ب ...316شمارهٔ ۵۵۰: چشم بگشا غنچه آسا در بهار صبحگاه 317شمارهٔ ۵۵۱: غیر محرومی رویت نبود کار نگاه 318شمارهٔ ۵۵۲: نخل شمع، از چشم گریان سربلندی یاف ...319شمارهٔ ۵۵۳: دنیا طلب، به دنیا، دل بین چگونه د ...320شمارهٔ ۵۵۴: یارب ز کهنه دیر جهان، وحشتم بده 321شمارهٔ ۵۵۵: چشمش در ستم باز بر خلق کرده 322شمارهٔ ۵۵۶: یارب دل قانع، بدل سیم زرم ده 323شمارهٔ ۵۵۷: کشد رشکم، اگر دانم کس احوال مرا د ...324شمارهٔ ۵۵۸: ز حیرت تو، کسی گردش از کباب ندیده 325شمارهٔ ۵۵۹: ویرمه، چوق رنگ گل عارض جانانمزه 326شمارهٔ ۵۶۰: زال دنیا محو گردیدن ندارد این همه 327شمارهٔ ۵۶۱: کشد از گرم رویی، نیک و بد را در ب ...328شمارهٔ ۵۶۲: نگذاشت جان غم تو برای شهادتی 329شمارهٔ ۵۶۳: شایسته قبول، ندارم عبادتی 330شمارهٔ ۵۶۴: زیر گل بودن، بسی خوشتر، که زیر من ...331شمارهٔ ۵۶۵: با من همیشه درد تو دارد عنایتی 332شمارهٔ ۵۶۶: نیی کریم، ز فیض آب تا نمیگردی 333شمارهٔ ۵۶۷: بگرد دولت دنیای دون پرور چه میگرد ...334شمارهٔ ۵۶۸: پسند دوست نبود خود پسندی 335شمارهٔ ۵۶۹: درین ماتم سرا از غفلت ای جاهل، چه ...336شمارهٔ ۵۷۰: بی سجده درگاه تو، نبود سر خاری 337شمارهٔ ۵۷۱: در دلها برویت میگشاید نرم گفتاری 338شمارهٔ ۵۷۲: سرکش سمند دولت، پر نیست اعتباری 339شمارهٔ ۵۷۳: بغیر بیکسیم نیست در جهان یاری 340شمارهٔ ۵۷۴: دل پر غم، سر پر شور و، جان بینوا ...341شمارهٔ ۵۷۵: نباشد مردی آن کاسباب ملک و، سیم و ...342شمارهٔ ۵۷۶: دلم از گرد کلفت، شام دیجور است پن ...343شمارهٔ ۵۷۷: گوشه یی میخواهم و، چشم بخوان دل ت ...344شمارهٔ ۵۷۸: میبرد هر دم دلم را، غمزه غارتگری 345شمارهٔ ۵۷۹: دگر مخواب، چو دندان فتادت ای سفری 346شمارهٔ ۵۸۰: خسروی خواهی، بنه از سر کلاه سروری 347شمارهٔ ۵۸۱: بهر نان تاکی بدرها آب روی خود بری ...348شمارهٔ ۵۸۲: نیست او شاه که دارد کمر سیم و زری ...349شمارهٔ ۵۸۳: چنان در بند غم باید بخود بالیدن ا ...350شمارهٔ ۵۸۴: کیم من؟ بیدلی، بیچاره یی، از خویش ...351شمارهٔ ۵۸۵: ز دل رفتی مرا گرد تعلق، حبذا پیری ...352شمارهٔ ۵۸۶: ایام عیش بگذشت، شد روزگار پیری 353شمارهٔ ۵۸۷: کند پیوسته با آن تیغ ابرو هر که د ...354شمارهٔ ۵۸۸: بهرجا میفروزی چهره،آتشخانه میسازی 355شمارهٔ ۵۸۹: کونکلر یرده جیرانی فغانلر گوکده د ...356شمارهٔ ۵۹۰: گاهی سری بخاطر غمناک میکشی 357شمارهٔ ۵۹۱: نماز عاشقان باشد، همه مستی و بیهو ...358شمارهٔ ۵۹۲: دوست داند زبان خاموشی 359شمارهٔ ۵۹۳: چون ز صحرای عدم گشت بتن جان راضی؟360شمارهٔ ۵۹۴: همچو ناخن، شده خم بر در سلطان تاک ...361شمارهٔ ۵۹۵: از برای مال، گشتن کوه صحرا تا بکی ...362شمارهٔ ۵۹۶: با همه نیرنگ، تاکی گفت و گوی سادگ ...363شمارهٔ ۵۹۷: در میان دوستان، با این کمال بندگی 364شمارهٔ ۵۹۸: نیست چون بر غیر جان کندن، بنای زن ...365شمارهٔ ۵۹۹: با این دو روزه عمر، با این حرص پی ...366شمارهٔ ۶۰۰: چون کند شمع رخت را انجمن پروانگی 367شمارهٔ ۶۰۱: از حال میزند دم، صوفی بهرزه نالی 368شمارهٔ ۶۰۲: بر کتاب دل نوشتم تا خط عشقت جلی 369شمارهٔ ۶۰۳: ز بس پر گشته بزم از حیرت روی دل آ ...370شمارهٔ ۶۰۴: اگر گللر غمیندینک دور چمنده بلبل ...371شمارهٔ ۶۰۵: زبان گشود و، چنین گفت شمع نورانی:372شمارهٔ ۶۰۶: ندهم تن بجز از عریانی 373شمارهٔ ۶۰۷: با من نگاه او کرد، هر چند پهلوانی 374شمارهٔ ۶۰۸: چه دوداست آن ترا بر گرد لب از خط ...375شمارهٔ ۶۰۹: تو کز طول امل در بند جمع مال و سا ...376شمارهٔ ۶۱۰: تو جانی، جان! چرا چندین گرفتار بد ...377شمارهٔ ۶۱۱: بر من کند از بس غم عشق تو گرانی 378شمارهٔ ۶۱۲: بکام خویش، نچیدم گلی ز باغ جوانی 379شمارهٔ ۶۱۳: پیری رسید و نور نظر گشت رفتنی 380شمارهٔ ۶۱۴: نتواندم بعشوه جهان کرد رهزنی 381شمارهٔ ۶۱۵: زینت اهل صفا، آمده عریان بدنی 382شمارهٔ ۶۱۶: تن ز هم پاشید و، فکر پوشش آن میکن ...383شمارهٔ ۶۱۷: جوش بهار شد، سرو پا را چه میکنی؟!384شمارهٔ ۶۱۸: دولت آن باشد که حق را بنده فرمانی ...385شمارهٔ ۶۱۹: کام حاصل ای دل از آه سحر گاهی کنی 386شمارهٔ ۶۲۰: بملک فقر خود را آن زمان فرمانروا ...387شمارهٔ ۶۲۱: بنده عالم چرا از بهر ده درهم شوی؟388شمارهٔ ۶۲۲: نظر بگشا، نگه دانسته کن، در هر پر ...389شمارهٔ ۶۲۳: هر نقش درم بندی است، در دیده آگاه ...390شمارهٔ ۶۲۴: در کنار یار، از یار است دست ما ته ...391شمارهٔ ۶۲۵: خردمندی فزاید آدمی را بسکه تنهایی 392شمارهٔ ۶۲۶: ز مرگت دوستان را، آن قدرها نیست پ ...393شمارهٔ ۶۲۷: ای رنگت از طراوت، چون اطلس ختایی 394شمارهٔ ۶۲۸: چون تن درست بود، گو مباش دنیائی 395شمارهٔ ۶۲۹: برگی از باغ تو، هر رنگ گل زیبایی 396شمارهٔ ۶۳۰: بسویت جنبش هر نو نهال ایمای ابروی ...397شمارهٔ ۶۳۱: دیوانه گر نه یی، بخود این دل چه د ...398شمارهٔ ۶۳۲: بنده تن تا بکی، ای جان اگر آزاده ...399شمارهٔ ۶۳۳: با لاف عقل، بازی دنیا چه خورده یی ...400شمارهٔ ۶۳۴: عشق نبود جز بلا با صبر بی اندازه ...401شمارهٔ ۶۳۵: ای که از سودای گنج سیم و زر دیوان ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ