کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برد ز مجلس ما فیض آنکه خاموش است
    زبان بود چو فروشنده، مشتری گوش است
    بروی دل در فیض است لب فرو بستن
    چراغ خانه باطن زبان خاموش است
    مباش چین بجبین و، هرآنچه خواهی باش
    که بر عیوب تو روی گشاده روی پوش است
    دلش ز بند غم روزگار آزاد است
    هرآنکه از خم زلف تو حلقه بر گوش است
    چو در سرای تو باشند دردمندان فرش
    چه غم ز مخمل و دیبا اگر نه مفروش است
    خط سعادتت از لوح جبهه پیدا نیست
    ز مشق سجده درها ز بسکه مغشوش است
    بشور ما چه کند، حرف پوچ ناصح ما؟
    که ره بخس ندهد چشمه یی که در جوش است
    کجاست لایق در گوش؟ ورنه واعظ را
    فراید سخنان جمله لایق گوش است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha