کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به پیری و جوانی در طلب، زشتست تقصیرت
    که ره دور است و ناچار است از ایوار و شبگیرت
    دگر کودک نه یی، خود را ببر از دایه دنیا
    که این غداره خونت میخورد، گر میدهد شیرت
    ذلیل حکم دنیا گشته یی، شرمت نمیآید
    که با این لاف مردی، پیرزالی کرده تسخیرت؟
    ترا هرچند پهلو میدهد دنیا، ازو رم کن
    که این صیاد میخواهد که آرد بر سر تیرت
    نگردد غنچه تا گل، بوی عشقی زآن نمی آید
    برنگ غنچه ای دل، جز خرابی نیست تعمیرت
    زخود این بند بگسل، گر جنون کاملی داری
    که بوی عقل، ای دیوانه می آید ز زنجیرت
    چه می آید ز تدبیر تو با تقدیر حق واعظ
    بنه گردن به تقدیرش، که به زین نیست تدبیرت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha