کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به پیری آنچنان گردیده ام از ناتوانیها
    که نتوانم گشودن چشم حسرت بر جوانیها
    گداز آتش هجران او جایی که زور آرد
    توان بر طالع خود تکیه کرد از ناتوانیها
    ز بار غم چه پروا؟لیک یار آید چو در گفتن
    از آن ترسم که از جا درنیایم از گرانیها
    اگر خورشید رخسار تو در پیش نظر باشد
    چو ماه نو ز پیری میروم سوی جوانیها
    دل خود را به فریاد خموشی میکنم خالی
    بر یاری که میداند زبان بی زبانیها
    دگر امروز از فیض نگاه گرم مه رویان
    زبان واعظ ما میکند آتشفشانیها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha