کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شاد از غیرت ندیدم خاطر ناشاد را
    جلوه تا در بر کشید آن قامت شمشاد را
    خردسالی تیره روزم کرد کز تابندگی
    پنجه خورشید سازد سیلی استاد را
    زنده معشوق می باشند از بس عاشقان
    نقش شیرین زنده دارد شهرت فرهاد را
    نرم خویی پیشه کن کز چین جوهر پاک کرد
    صیقل از همواری خود جبهه فولاد را
    غیر غمخواری نیاید هرگز از آزادگان
    شانه گردد، اره گر بر سر نهی شمشاد را
    حرف واعظ چون کند در من اثر؟ کز روی سخت
    بارها کردم ادبها سیلی استاد را؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha