کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پی تحصیل آسایش فگندی در بدر خود را
    برای صندلی بسیار دادی درد سر خود را
    ترا شد نفس توسن، زان عصا دادت بکف پیری
    که با این چوب تعلیمی براه آری مگر خود را
    نباشد در ره دور و دراز آرزو سودی
    همینت بس، که باز آری سلامت زین سفر خود را
    کمر بسته است بهر انتظارت افسر شاهی
    برون آور ازین دریای پرشور ای گهر خود را
    شد از موی سفیدت کاسه زان پر شیر، تا اکنون
    ز زهر تلخی دوران، برون آری مگر خود را
    در آن خلوت که آن یکتاست واعظ کس نمی گنجد
    دهد گر دست کانجا پا نهی، واکن ز سر خود را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha