به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
رخ بهبود کار خویش آن غافل چسان بیند؟
که بردارد زیوسف چشم و راه کاروان بیند
چراغ پرده در را پیش پا تاریک می باشد
نبیند عیب خود هر کس که عیب دیگران بیند
چه آسوده است از اندیشه باد خزان، برگی
که در فصل بهاران چون گل رعنا خزان بیند
پشیمانی ندارد دل به یار قدردان دادن
چه صورت دارد از سودای یوسف کس زیان بیند؟
به ناخن می کنم داغ جنون را چهره پردازی
خوشا آن کس که ماه نو به روی دوستان بیند
نظر را پایه گر خواهی بلند از آستان مگذر
که هر کس را بود بر صدر جا، در آستان بیند
گناه تیر کجرو را به شست پاک می بندد
هر آن کز نارسایی جرم خود از آسمان بیند
عنان نفس را هر کس تواند داشتن محکم
سمند سرکش افلاک را در زیر ران بیند
زبیم غیر رویش را ندیدم سیر، چون طفلی
که در اثنای گل چیدن جمال باغبان بیند
درین میخانه لاف بیخودی آن را رسد صائب
که از سنگ ملامت نشأه رطل گران بیند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.