به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ز آه کام دو عالم مرا مهیا شد
ازین کلید دو صد در به روی من وا شد
شکست از می روشن خمار من ساقی
عجب بلای سیاهی مرا ز سر وا شد!
فغان من ز دل سخت یار گشت بلند
ز کوه، ناله فرهاد اگر دوبالا شد
شد از قلمرو رخسار، زلف روگردان
غبار لشکر خط تا ز دور پیدا شد
که می تواند ازان رو دلیر گل چیدن؟
که حلقه حلقه خط تو چشم بینا شد
درین زمان که کسی دل نمی دهد به سخن
ترحم است بر آن طوطیی که گویا شد
ز حسن عاقبت آن روز ناامید شدم
که حرص پیر ز قد دوتا دوبالا شد
به آن رسیده که چون مور پر برون آرم
ز دوری تو دلم بس که ناشکیبا شد
چه سود ازین که گهر گشت قطره ام، داغم
کز این تعین ناقص جدا ز دریا شد
همان به چشم عزیزان چو خار ناسازم
اگرچه زندگیم صرف در مدارا شد
نبود جوهر من کم ز کوهکن صائب
ز کار دست من از حسن کارفرما شد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.