صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۳۳: ز آه کام دو عالم مرا مهیا شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز آه کام دو عالم مرا مهیا شد ازین کلید دو صد در به روی من وا شد شکست از می روشن خمار من ساقی عجب بلای سیاهی مرا ز سر وا شد! فغان من ز دل سخت یار گشت بلند ز کوه، ناله فرهاد اگر دوبالا شد شد از قلمرو رخسار، زلف روگردان غبار لشکر خط تا ز دور پیدا شد که می تواند ازان رو دلیر گل چیدن؟ که حلقه حلقه خط تو چشم بینا شد درین زمان که کسی دل نمی دهد به سخن ترحم است بر آن طوطیی که گویا شد ز حسن عاقبت آن روز ناامید شدم که حرص پیر ز قد دوتا دوبالا شد به آن رسیده که چون مور پر برون آرم ز دوری تو دلم بس که ناشکیبا شد چه سود ازین که گهر گشت قطره ام، داغم کز این تعین ناقص جدا ز دریا شد همان به چشم عزیزان چو خار ناسازم اگرچه زندگیم صرف در مدارا شد نبود جوهر من کم ز کوهکن صائب ز کار دست من از حسن کارفرما شد صائب تبریزی