کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز باده چهره ساقی جهان دیگر شد

    زقطره های عرق گلستان دیگر شد

    نظر ز روی عرقناک او دهم چون آب

    که قطره قطره مرا دیده بان دیگر شد

    ز سایه ای که به رویش فکند حلقه زلف

    برای بوسه گرفتن دهان دیگر شد

    تنم ز سنگ ملامت کبود شد هرجا

    من فلک زده را آسمان دیگر شد

    فغان که قامت خم گشته از نگون بختی

    برای تیر حوادث کمان دیگر شد

    ز بی بضاعتی خویشتن به این شادم

    که راهزن به رهم کاروان دیگر شد

    به من عداوت دشمن چه می تواند کرد

    که گرگ در رمه من شبان دیگر شد

    به گرد من چه خیال است برق وباد رسد

    که دست رفته ز کارم عنان دیگر شد

    مرا به راه تو هر سختیی که پیش آمد

    دلیل دیگر وسنگ نشان دیگر شد

    به آشیان ز قفس بازگشت نیست مرا

    که خار خار مرا آشیان دیگر شد

    چه لازم است برآیم ز خویشتن صائب

    مرا که هر کف خاکی جهان دیگر شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha