کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو غنچه هر که درین گلستان گشاده شود

    مرا به خنده شادی دهان گشاده شود

    ز تنگ گیری گردون مدار دل را تنگ

    که دل گشاده چو گردد جهان گشاده شود

    به روی دولت بیدار در مبند از خواب

    که وقت صبح در آسمان گشاده شود

    گرفتم این که کند رخنه در فلک آهم

    ز رخنه های قفس دل چسان گشاده شود

    نچیده گل ز طرب خرج روزگار شدم

    چو غنچه ای که به فصل خزان گشاده شود

    چو ماه عید به انگشت می نمایندش

    اگر به خنده لبی در جهان گشاده شود

    به دوستان چه شکایت کنم ز تنگدلی

    ازین چه به که دل دشمنان گشاده شود

    کجاست فرصت وکو جرأت سخن صائب

    گرفتم این که گره از زبان گشاده شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha