کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نقاب چهره چو آن زلف مشکفام کند

    صباح آینه را تیره تر ز شام کند

    مرا ز دام رهاکن که آن شکسته پرم

    که کار ناخنه بالم به چشم دام کند

    ز بال فاخته سرو تو سایبان دارد

    به هر طرف که چو آب روان خرام کند

    امیدوار چنانم که عشق زخم مرا

    رفو به رشته آن زلف مشکفام کند

    بلند بخت حریفی که همچو شیشه می

    سر اطاعت خود وقف خط جام کند

    چو شانه گر دل صد چاک صد زبان گردد

    به زلف او نتواند سخن تمام کند

    توان به شب رخ راز نهان در او دیدن

    جلای آینه خاطری که جام کند

    فسون غیر زبان تواضعش بسته است

    مگر به گوشه ابروبه من سلام کند

    فتاده ام به زبانها چوشعر عام پسند

    سزای آن که چو عنقا تلاش نام کند

    تن چو سیم ازان چاک پیرهن منما

    مباد بوالهوسی آرزوی خام کند

    به خوان عفو نه آن شکرین مذاقم من

    که تلخ کام مرا زهر انتقام کند

    سترد نام مرا صائب از صحیفه دل

    خدای را کسی این ظلم را چه نام کند

    تلاش نام کند هر که در این جهان صائب

    سخن ز مدح ظفرخان نیکنام کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha