کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه هرکه خواجه شود بنده پروری داند

    نه هرکه گردنی افراخت سروری داند

    کجا به مرکز حق راه می تواند برد

    کسی که گردش افلاک سرسری داند

    چو سایه از پی دلدار می رود دلها

    ضرورنیست که معشوق دلبری داند

    کسی که خرده جان را ز روی صدق کند

    نثار سیمبری کیمیاگری داند

    نگشته از نظر شور خلق دنبه گداز

    هلال عید کجا قدر لاغری داند

    نگشته است به سنگین دلان دچار هنوز

    کجاست گوهر ما قدر جوهری داند

    کسی است عاشق صادق که از ستمکاری

    ستم به جان نکشیدن ستمگری داند

    دلی که روشنی از سرمه سلیمان یافت

    سراب بادیه را جلوه پری داند

    تو سعی کن که درین بحر ناپدید شوی

    وگرنه هر خس وخاری شناوری داند

    فریب زلف تو در هیچ سینه دل نگذاشت

    که دیده مار که چندین فسونگری داند

    تمام شد سخن طوطیان به یک مجلس

    نه هرشکسته زبانی سخنوری داند

    چو زهره هر که به اسباب ناز مغرورست

    ستاره های فلک جمله مشتری داند

    کسی میانه اهل سخن علم گردد

    که همچو خامه صائب سخنوری داند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha