کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باد اگر پرده ز رخساره یار اندازد

    لرزه بر دست نگارین بهار اندازد

    آب آیینه ز شرم خط او چون خس و خار

    هر نفس جوهر خود را به کنار اندازد

    شرم رخسار تو صد پرده خونین از گل

    هر سر سال به رخسار بهار اندازد

    زلف رخساره خورشید شود شبگیرم

    شوق اگر سایه بر این مشت غبار اندازد

    پیشگاه حرم و دیر گریبان چاک است

    تا کجا غمزه او طرح شکار اندازد

    گر مرا حوصله فقر نباشد چه عجب

    که تهیدستی، آتش به چنار اندازد

    کلک صائب چو گشاید گره از زلف سخن

    تاب در نافه آهوی تتار اندازد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha