کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همین نه چشم مرا روشن آن دلارا کرد

    که ذره ذره خاک مرا سویدا کرد

    امید هست کند رحم بر غریبی ما

    همان که قطره ما را جدا ز دریا کرد

    ز ذره ذره کشد ناز مهر عالمتاب

    نظر کسی که به آن حسن عالم آرا کرد

    چو نقش پای، زمین گیر بود دیده من

    مرا بلند نظر آن بلند بالا کرد

    کسی که راه به تنگ دهان جانان برد

    در آفتاب قیامت ستاره پیدا کرد

    نرفت زنگ غم از دل به باده، حیرانم

    که در چه ساعت سنگین مرا به دل جا کرد

    همان به دامن او ریخت ز انفعال سؤال

    به ابر قطره چندی که بحر اعطا کرد

    ز پیروان شریعت درین سرای سپنج

    دو شش زد آن که به اثناعشر تولا کرد

    نمی شود نکشند انتقام، عشق غیور

    ز سرکشی مه مصر آنچه با زلیخا کرد

    به آفتاب جهانتاب می رسد صائب

    چو شبنم آن که دل خویش را مصفا کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha