کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز خط صفا لب میگون یار پیدا کرد

    بهار نشأه این باده را دوبالا کرد

    گره ز غنچه پیکان گشودن آسان است

    دل گرفته ما را توان وا کرد

    درین ریاض به بی حاصلی علم گردد

    چو سرو مصرع موزونی آن که انشا کرد

    سیاه کرد به چشمش جهان روشن را

    اگرچه در تن خفاش روح عیسی کرد

    مرا به دست تهی همچو شانه می باید

    گره ز کار پریشان عالمی وا کرد

    نمی رسد به زمین پایش از صدای رحیل

    سبکروی که سرانجام زاد عقبی کرد

    ز تیغ حادثه پروا نمی کند عاشق

    ز موج تر نشود هرکه دل به دریا کرد

    در آفتاب جهانتاب محو شد صائب

    چو شبنم آن که دل خویش را مصفا کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha