به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ز جلوه تو چو سیلاب الامان خیزد
ز پیش راه تو چون گرد آسمان خیزد
ز فکر روی تو روشن شد آنچنان دل من
که همچو صبح مرا نور از دهان خیزد
به کام دل نفس آتشین چگونه کشم؟
مرا کز آتش گل دود از آشیان خیزد
مشو ز پاس دل رام گشته ام غافل
که از رمیدن من گرد از جهان خیزد
نشست گرد یتیمی ز روی گوهر، بحر
چه زنگ از دلم از چشم خونفشان خیزد؟
ز زخم تیر مکافات ظالمان نرهند
که پیشتر ز نشان ناله از کمان خیزد
نه آنچنان ز گرانی نشسته است به گل
سفینه ام، که به امداد بادبان خیزد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.