کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شراب لعل به آن لعل جانفزا نرسد

    که آب تلخ به سرچشمه بقا نرسد

    اثر ز گرمروان بر زمین نمی ماند

    به گرد آتش این کاروان صبا نرسد

    کجا رسد دل بی دست و پای ما ز تلاش

    به خلوتی که به بال ملک دعا نرسد

    فغان که سرکشی و ناز را دو ابرویش

    گذاشته است به طاقی که دست ما نرسد

    ز مال رزق حریصان بود غبار ملال

    که غیر گرد ز گندم به آسیا نرسد

    جگر گداز بود زردرویی منت

    خدا کند که مس ما به کیمیا نرسد

    همان ز مردم هموار می کشم خجلت

    به خاکساری من گرچه نقش پا نرسد

    سپند خال ازان دایم است پابرجا

    که چشم زخم به آن آتشین لقا نرسد

    خموش باش اگر پخته گشته ای که شراب

    ز جوش تا ننشیند به مدعا نرسد

    تمام نیست عیار کسی که چون خورشید

    به ذره ذره فروغش جدا جدا نرسد

    میان ساختن و سوختن تفاوتهاست

    به گرد خاک ره یار توتیا نرسد

    ز چار موجه به ساحل نمی رسد صائب

    سبکروی که به سر منزل رضا نرسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha