صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۱۸: ز جلوه تو چو سیلاب الامان خیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز جلوه تو چو سیلاب الامان خیزد ز پیش راه تو چون گرد آسمان خیزد ز فکر روی تو روشن شد آنچنان دل من که همچو صبح مرا نور از دهان خیزد به کام دل نفس آتشین چگونه کشم؟ مرا کز آتش گل دود از آشیان خیزد مشو ز پاس دل رام گشته ام غافل که از رمیدن من گرد از جهان خیزد نشست گرد یتیمی ز روی گوهر، بحر چه زنگ از دلم از چشم خونفشان خیزد؟ ز زخم تیر مکافات ظالمان نرهند که پیشتر ز نشان ناله از کمان خیزد نه آنچنان ز گرانی نشسته است به گل سفینه ام، که به امداد بادبان خیزد صائب تبریزی