کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز ناقصان خرد من کمال می گیرد

    ز زنگ آینه من جمال می گیرد

    چه حالت است که دشمن اگر شود ملزم

    مرا ز شرم تب انفعال می گیرد

    جنون بهانه تراش است و شوق طفل مزاج

    ز رقص ذره مرا وجد و حال می گیرد

    من و متابعت خضر نیک پی، هیهات

    ز سایه فرد روان را ملال می گیرد

    به روی آینه از خواب چون شود بیدار

    نخست دل ز خود از بهر فال می گیرد!

    کسی است صوفی صافی که خرقه اندازد

    نه آن فسرده که بر دوش شال می گیرد

    مرا ز نقش به نقاش چشم افتاده است

    کجا دل از کف من خط و خال می گیرد؟

    صفای گوهر دل در قبول آزارست

    که مهر روشنی از خاکمال می گیرد

    درون پوست نگنجد خطش ز رفتن حسن

    که سایه عمر دراز از زوال می گیرد

    ز هر کجا که غمی پای در رکاب آرد

    نشان صائب شوریده حال می گیرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha