کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نمی توان ز کرم منع باده خواران کرد

    به دست بسته سبو هرچه داشت احسان کرد

    امید هست ترا مهربان ما سازد

    همان که آتش سوزنده را گلستان کرد

    خط تو بر ورق آفتاب حکم نوشت

    شکوه حسن تو این مور را سلیمان کرد

    ز ذوق درد تو بالید مغز من چندان

    که استخوان مرا همچو پسته خندان کرد

    کرم به اهل کرم کن از رعایت ابر

    محیط، روی زمین را رهین احسان کرد

    به هر طرف که روی موج می زند مجنون

    به نیم جلوه که لیلی درین بیابان کرد

    لب تو سوخت دل عالمی، مگر ایزد

    نمک ز شور قیامت درین نمکدان کرد؟

    مباد روز خوش آن خط بی مروت را

    که چشم شوخ ترا از ستم پشیمان کرد

    همان درست ازو شد شکسته اش صائب

    اگر ز صحبت خورشید، ماه نقصان کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha