کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جگر تشنه محال است که سیراب شود

    گر عقیق لب او در دهنم آب شود

    چه غم از تابش خورشید قیامت دارد؟

    هرکه در سایه شمشاد تو در خواب شود

    تخم امید برومند نگردد ز بهار

    سبز وقتی شود این دانه که دل آب شود

    هرکه یک چند درین دایره بر خود پیچد

    در کف بحر بقا خاتم گرداب شود

    زخم اغیار به صد کان نمک بی نمک است

    داغ ما نیست نمکسود ز مهتاب شود

    عشق آخر به دل غمزده می پردازد

    بحر روشنگر آیینه سیلاب شود

    خار در پیرهن بیخبران گل گردد

    مژه در دیده بیدرد رگ خواب شود

    طوطی از پرتو آیینه شود حرف شناس

    سخن آن روز شود سبز که دل آب شود

    از دم گرم تو صائب که زوالش مرساد!

    دل اگر بیضه فولاد بود آب شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha