به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
درین بهار به گلزار رفتنی دارد
به پای بوی گل از خود گذشتنی دارد
کنون که نرگس شهلا گشود چشم از خواب
به چشم روشنی باغ رفتنی دارد
ز نوبهار برومند گردد امیدش
به توبه هرکه امید شکستنی دارد
ز برگریز خزان، بلبلی است فارغبال
که زیر بال و پر خویش گلشنی دارد
به چار موجه وحشت فتد ز یاد بهشت
ز گوشه دل خود هر که مأمنی دارد
مرا به گوهر شب تاب رشک می آید
که در چراغ خود از آب روغنی دارد
ز بس که چشم من از چشم شور ترسیده است
به خانه ای ننهد پا که روزنی دارد
برون ز اطلس گردون نمی رود صائب
علاقه هرکه چو عیسی به سوزنی دارد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.