به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بس که بیماری عشقم به رگ جان پیچید
ساعدم رشته بر انگشت طبیبان پیچید
پیش ازین بحر به دل عقده گرداب نداشت
درد از گریه من در دل عمان پیچید
خار در دامن آتش نتواند آویخت
چون به کف دامن من خار مغیلان پیچید؟
غیر مژگان که شود مانع اشکم، که دگر
دامن بحر به سر پنجه مرجان پیچید؟
کلکش از معنی باریک چو نالی شده است
بس که صائب به سخنهای پریشان پیچید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.