به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ز می پرستی خود لاله برنمی گردد
شب سیاه درونان سحر نمی گردد
دمید خط و دل سخت یار نرم نشد
ز دود، دیده، آیینه تر نمی گردد
دلیل راحت ملک عدم همین کافی است
که هرکه رفت به آن راه بر نمی گردد
مدار چشم اقامت ز دولت دنیا
که آفتاب ملول از سفر نمی گردد
درین محیط که از صدق می گشاید لب؟
که چون دهان صدف پرگهر نمی گردد
ز شست صاف تو صیدی که می گشاید لب؟
کباب تا نشود باخبر نمی گردد
مکن ز چتر مرصع به بی کلاهان فخر
که پیش تیر حوادث سپر نمی گردد
درین ریاض به جز آب تیشه، نخل امید
ز هیچ آب دگر بارور نمی گردد
ز آفتاب دل ذره سرد شد صائب
دل من است که از یار برنمی گردد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.