کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه غم ز خاطر ما دیدنی برون آرد؟

    چه خار از دل ما سوزنی برون آرد؟

    مرا به گوشه عزلت کشید وحشت خلق

    خوشا رهی که سر از مأمنی برون آرد

    درین زمانه که امید دست چربی نیست

    مگر چراغ ز خود روغنی برون آرد

    فغان که جاذبه عشق ماه کنعان را

    امان نداد که پیراهنی برون آرد

    به آفتاب رسد همچو صبح صافدلی

    که از جگر نفس روشنی برون آرد

    چو دود هر که درین خاکدان به خود پیچد

    امید هست سر از روزنی برون آرد

    چو غنچه پاک دهانی سرآمدست اینجا

    که سر به جیب برد گلشنی برون آرد

    ز درد ما خبرش هست اندکی صائب

    کسی که گوهری از معدنی برون آرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha