کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پنبه نبود که شد از سینه افگار سفید

    چشم داغم شده از شوق نمکزار سفید

    در دیاری که تو از جلوه فروشان باشی

    گل ز خجلت نشود بر سر بازار سفید

    پیش من دم نتواند ز نظربازی زد

    گرچه شد دیده یعقوب درین کار سفید

    آنقدر همرهی از بخت سیه می خواهم

    که کنم دیده خود در قدم یار سفید

    سعی کن تا ز سیاهی دلت آید بیرون

    همچو زاهد چه کنی جبه و دستار سفید؟

    صائب از دست مده جام می گلگون را

    از شکوفه چو شود چادر گلزار سفید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha