کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می روشن گهران چهره گلفام بود

    نقل صاحب نظران چشم چو بادام بود

    لب نو خط تو از چشم، سیه مست ترست

    دانه خال تو گیرنده تراز دام بود

    گرچه در ساغر خوبان دگر درد می است

    خط به گرد لب او، خط لب جام بود

    ناامید از سر کوی تو چرا برگردد؟

    قانع از بوسه فقیری که به پیغام بود

    کف خاکی که ز کوی تو کنم بر سر خویش

    خشکی مغز مرا روغن بادام بود

    چهره ای را که خط از صبح بناگوش دمد

    پیش صاحب نظران نیک سرانجام بود

    می فتد زود سبک مغز ز معراج غرور

    چه قدر کوزه خالی به لب بام بود؟

    پختگی جمع محال است شود با دولت

    سایه پرورد پر و بال هما خام بود

    لب بی وقت گشودن پر و بال اجل است

    نشود کشته خروسی که بهنگام بود

    تلخی مرگ به کامش می لب شیرین است

    دهن هرکه بدآموز به دشنام بود

    حاصلش نیست به جز روسیهی همچو عقیق

    غرض خلق ز همواری اگر نام بود

    چه خیال است به این نشأه تواند پرداخت؟

    صائب آن کس که در اندیشه انجام بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha