به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هرکه پوشد نظر از کام به منزل برود
دایم آواره بود هرکه پی دل برود
دامن برق کجا، پنجه خاشاک کجا
خار در پای طلبکار تو مشکل برود
چون نفس سوختگان کعبه رود بر اثرش
هرکه در راه طلب بر اثر دل برود
ترک اندیشه بود خضر ره فردروان
چند عمر تو به اندیشه باطل برود؟
دست در دامن توفیق زن از خویش برآی
قوت پای تو حیف است که در گل برود
اگر این است که من یافته ام ذوق طلب
جای رحم است بر آن کس که به منزل برود
زود بر مسند خاکستر خود بنشیند
هرکه بی خواست چو پروانه به محفل برود
هرکه خواهد که به حرفش نگذارند انگشت
چون قلم راه سخن را به انامل برود
زخم در پیرهنش سنبل تر می ریزد
هرکه از هوش ز نظاره قاتل برود
گر سخنهای تو صائب سوی بابل ببرند
سحر از خاطر جادوگر بابل برود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.