صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۵۷۶: هرکه پوشد نظر از کام به منزل برود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکه پوشد نظر از کام به منزل برود دایم آواره بود هرکه پی دل برود دامن برق کجا، پنجه خاشاک کجا خار در پای طلبکار تو مشکل برود چون نفس سوختگان کعبه رود بر اثرش هرکه در راه طلب بر اثر دل برود ترک اندیشه بود خضر ره فردروان چند عمر تو به اندیشه باطل برود؟ دست در دامن توفیق زن از خویش برآی قوت پای تو حیف است که در گل برود اگر این است که من یافته ام ذوق طلب جای رحم است بر آن کس که به منزل برود زود بر مسند خاکستر خود بنشیند هرکه بی خواست چو پروانه به محفل برود هرکه خواهد که به حرفش نگذارند انگشت چون قلم راه سخن را به انامل برود زخم در پیرهنش سنبل تر می ریزد هرکه از هوش ز نظاره قاتل برود گر سخنهای تو صائب سوی بابل ببرند سحر از خاطر جادوگر بابل برود صائب تبریزی