به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
به لبم بی تو چنان تند نفس می آمد
که ز تبخاله ام آواز جرس می آمد
سالم از بادیه ای برد مرا بیخبری
که ز هر خار در او کار عسس می آمد
ناله مرغ گرفتار اثرگر می داشت
گل نفس سوخته تا کنج قفس می آمد
به شتابی دل ازین وادی خونخوار گذشت
که ز هر آبله اش بانگ جرس می آمد
آرزو خار و خسی نیست که آخر گردد
ورنه با شعله خوی تو که بس می آمد؟
به چه تقصیر به زندان گهر افکندند؟
آن که چون آب به کار همه کس می آمد
به تهیدستی من موج کجا می خندید؟
از حباب من اگر ضبط نفس می آمد
فارغ از پرسش دیوان قیامت می شد
اگر آن دشمن جان بر سرکس می آمد
بوالهوس بر سر کوی تو مجاور می بود
گر حقیقت ز سگ هرزه مرس می آمد
صائب آن شوخ اگر درد محبت می داشت
کی به دلجوئی ارباب هوس می آمد؟
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.