به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر به شاهان جهان مسند عزت دادند
گوشه ای هم به من از ملک قناعت دادند
دیولاخی است جهان در نظر وحشت من
تا مراره به پریخانه عزلت دادند
کیست بر حرف من انگشت گذارد دیگر؟
کز خموشی به لبم مهر نبوت دادند
یافت در بی بصری گمشده خود یعقوب
بصر از هر که گرفتند بصیرت دادند
لب به خون تر کنم از نعمت الوان جهان
تا چو شمشیر به من جوهر غیرت دادند
وای بر ساده دلانی که درین وحشتگاه
پشت از جسم به دیوار فراغت دادند
چه کند آتش دوزخ به گنهکارانی
کز جبین آب به صحرای قیامت دادند
منت خشک ز سرچشمه کوثر نکشد
هرکه را آب ز شمشیر شهادت دادند
صائب از صافی مشرب می نابش کردم
گر به من درد ز میخانه قسمت دادند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.