صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۴۹۶: گر به شاهان جهان مسند عزت دادند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر به شاهان جهان مسند عزت دادند گوشه ای هم به من از ملک قناعت دادند دیولاخی است جهان در نظر وحشت من تا مراره به پریخانه عزلت دادند کیست بر حرف من انگشت گذارد دیگر؟ کز خموشی به لبم مهر نبوت دادند یافت در بی بصری گمشده خود یعقوب بصر از هر که گرفتند بصیرت دادند لب به خون تر کنم از نعمت الوان جهان تا چو شمشیر به من جوهر غیرت دادند وای بر ساده دلانی که درین وحشتگاه پشت از جسم به دیوار فراغت دادند چه کند آتش دوزخ به گنهکارانی کز جبین آب به صحرای قیامت دادند منت خشک ز سرچشمه کوثر نکشد هرکه را آب ز شمشیر شهادت دادند صائب از صافی مشرب می نابش کردم گر به من درد ز میخانه قسمت دادند صائب تبریزی