کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسرت عمر، مرا در دل افگار بماند

    رفت سیلاب به دریا و خس و خار بماند

    در بساط من سودازده زان باغ و بهار

    خار خاری است که در سینه افگار بماند

    مرکز از دایره پروانه آزادی یافت

    دل ما بود که در حلقه زنار بماند

    بال پرواز ز هر موج سرابش دادند

    هرکه در بادیه عشق ز رفتار بماند

    عنکبوتی است که در فکر شکار مگس است

    زاهد خشک که در پرده پندار بماند

    زیر گردون خبر از حال دل من دارد

    هرکه را آینه در پرده زنگار بماند

    دل به نظاره او شد که دگر باز آید

    آب گردید و در آن لعل گهر بماند

    جان نمی خواست درین غمکده ساکن گردد

    از غبار دل ما در ته دیوار بماند

    شست از خون شفق صبح قیامت دامن

    خون ما بود که بر گردن دلدار بماند

    می تواند گره از کار دو عالم وا کرد

    دست هرکس ز تماشای تو از کار بماند

    دانه سوخته از خاک برآمد صائب

    دل بی حاصل ما در ته دیوار بماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha