به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
دایم از فکر سفر پیر مشوش باشد
قامت خم شده را نعل در آتش باشد
دامن سوختگی را مده از کف زنهار
که به قدر رگ خامی ره آتش باشد
پاک کن از رقم دانش رسمی دل را
خانه آینه حیف است منقش باشد
در سفر راهرو از خویش خبردار شود
کجی تیر نهان در دل ترکش باشد
عشق حیف است بر آن دل که ندارد دردی
این نه عودی است که شایسته آتش باشد
دردسر بیش کند صندل درد سر عام
ما و آن نخل درین باغ که سرکش باشد
می کشد سلسله موج به دریای گهر
جای رشک است بر آن دل که مشوش باشد
از می لعل رخ هر که نگرداند رنگ
پیش ما همچو طلایی است که بی غش باشد
دل ما با غم و اندوه بدآموز شده است
نیست ما را به خوشی کار، ترا خوش باشد
گر چه در روی زمین نیست حضوری صائب
خوش بود عالم اگر وقت کسی خوش باشد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.