کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بحر هر چند به بر همچو حبابم دارد

    شوق سرگشته تر از موج سرابم دارد

    می شود کوتهی راه ز تعجیل دراز

    دور ازان کعبه مقصود شتابم دارد

    من همان نقش سراپرده خوابم، هرچند

    پیری از قامت خم پا به رکابم دارد

    چون به افسانه توانم ز سر خود وا کرد؟

    غفلتی را که کمند از رگ خوابم دارد

    می شود چون تهی از باده، به سر می غلطم

    همچو غم بر سر پا زور شرابم دارد

    نیست افسوس به جانبازی پروانه مرا

    گریه ساخته شمع کبابم دارد

    تخم در سینه کهسار پریشان شده ام

    سبز گردون مگر از اشک سحابم دارد

    منم آن باده پرزور که مینای فلک

    چاکها در جگر از زور شرابم دارد

    باده دولت این نشأه بود پا به رکاب

    مستی ساخته خلق خلق کبابم دارد

    صائب این باکه توان گفت از پرکاری

    تلخکام آن لب لعل از شکرابم دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha