کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کلفت از مردم آزاده شتابان گذرد

    همچو سیلاب که بر خانه بدوشان گذرد

    دیده هر که نشد باز درین عبرتگاه

    روزگارش همه در خواب پریشان گذرد

    خود شکن شهپر توفیق مهیا دارد

    رفرف موج، سبک از سر عمان گذرد

    تاج لعل از سر منصور نهندش بر سر

    چون سر دار، سر هر که ز سامان گذرد

    گذرد تشنه دیدار تو از روضه خلد

    همچو ماتم زده کز طرف گلستان گذرد

    رود از کار دو دستش ز عنانداری دل

    هر که را از نظر آن سرو خرامان گذرد

    قطع پیوند به دلهای دو نیم آسان است

    که سبک از سر خود پسته خندان گذرد

    دل دشمن به تهیدستی ما می سوزد

    برق چون ابر ازین مزرعه گریان گذرد

    رفت در بیخبری عهد جوانی افسوس

    تا بجا مانده هستی به چه عنوان گذرد

    تا به کی صائب از آن جان جهان باشم دور؟

    مرگ بهتر ز حیاتی که به هجران گذرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha