کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پای بر چرخ نهد هر که ز سر می گذرد

    رشته چون بی گره افتد ز گهر می گذرد

    جگر شیر نداری سفر عشق مکن

    سبزه تیغ درین ره ز کمر می گذرد

    در بیابان فنا قافله شوق من است

    کاروانی که غبارش ز خبر می گذرد

    دل دشمن به تهیدستی من می سوزد

    برق ازین مزرعه با دیده تر می گذرد

    گرمی لاله رخان قابل دل بستن نیست

    که به یک چشم زدن همچو شرر می گذرد

    در چنین فصل که نم در قدح شبنم نیست

    خار دیوار ترا آب ز سر می گذرد

    غنچه زنده دلی در دل شب می خندد

    فیض، آبی است که از جوی سحر می گذرد

    عارفان از سخن سرد پریشان نشوند

    عمر گل در قدم باد سحر می گذرد

    نسبت دامن پاک تو به گل محض خطاست

    که سخن در صدف پاک گهر می گذرد

    چون صدف مهر خموشی نزند بر لب خویش؟

    سخن صائب پاکیزه گهر می گذرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha