کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرکه در دامن ارباب نظر دست نزد

    غوطه زد در دل دریا، به گهر دست نزد

    هر که چون صبح گشایش ز دل شبها یافت

    تا نفس داشت به دامان دگر دست نزد

    سیر چشمی است به خال لب شیرین تو ختم

    که به تلخی گذراند و به شکر دست نزد

    پی سفیدست شب هر که صباحی دارد

    ای خوش آن شب که به دامان سحر دست نزد

    هر که چون سرو نگردید درین باغ آزاد

    با دو صد عقده مشکل به کمر دست نزد

    کی نگاهی ز تماشای جمالت برگشت؟

    که بهم از مژه ها دیده تر، دست نزد

    خار تهمت، خله پیرهن یوسف شد

    گل به دامان تو ای پاک گهر دست نزد

    به زمین سیه هند که رفت از ایران؟

    که به هر کرنش و تسلیم به سر دست نزد

    باش بیدار که ره در حرم کعبه نیافت

    دل شب هر که بر آن حلقه در دست نزد

    صائب این آن غزل سید معصوم که گفت

    شانه بر موی کمر زد، به کمر دست نزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha