صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۱۷۵: رخ بهبود کار خویش آن غافل چسان بیند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رخ بهبود کار خویش آن غافل چسان بیند؟ که بردارد زیوسف چشم و راه کاروان بیند چراغ پرده در را پیش پا تاریک می باشد نبیند عیب خود هر کس که عیب دیگران بیند چه آسوده است از اندیشه باد خزان، برگی که در فصل بهاران چون گل رعنا خزان بیند پشیمانی ندارد دل به یار قدردان دادن چه صورت دارد از سودای یوسف کس زیان بیند؟ به ناخن می کنم داغ جنون را چهره پردازی خوشا آن کس که ماه نو به روی دوستان بیند نظر را پایه گر خواهی بلند از آستان مگذر که هر کس را بود بر صدر جا، در آستان بیند گناه تیر کجرو را به شست پاک می بندد هر آن کز نارسایی جرم خود از آسمان بیند عنان نفس را هر کس تواند داشتن محکم سمند سرکش افلاک را در زیر ران بیند زبیم غیر رویش را ندیدم سیر، چون طفلی که در اثنای گل چیدن جمال باغبان بیند درین میخانه لاف بیخودی آن را رسد صائب که از سنگ ملامت نشأه رطل گران بیند صائب تبریزی